خلاصه داستان سه گانه شهر – نشریه شهر ® https://the-city.ir بهترین های دنیای فانتزی ☠ مهد ادبیات گمانه زن Thu, 02 Jun 2022 03:31:07 +0000 fa-IR hourly 1 https://wordpress.org/?v=6.1 https://the-city.ir/wp-content/uploads/2021/08/cropped-1a10e375bae1d923e7e22e7477eb50a4-32x32.png خلاصه داستان سه گانه شهر – نشریه شهر ® https://the-city.ir 32 32 دانلود دومین مقدمه‌ی منتشرنشده‌ی کتاب تجارت مرگ https://the-city.ir/ayuamarca-unpublished-prologue/ https://the-city.ir/ayuamarca-unpublished-prologue/#comments Mon, 26 Dec 2016 21:37:08 +0000 http://www.the-city.ir/?p=732  

 

 

 

 

 

 

 

 

همانطور که قول داده بودیم ، دومین مقدمه ی کتاب تجارت مرگ از مجموعه ی سه گانه شهر را نیز آماده کرده و در اختیار شما عزیزان قرار دادیم. با ما همراه باشید.

 

 

 

مقدمه‌ی نخست را که در رابطه با ماچوپیچو و چونگی مهاجرت اینکاها به شهر بود را از اینجا می‌توانید دانلود کنید.

اما توضیحات “دارن شان” مِن باب عدم انتشار این مقدمه در کتاب :

هنگامی که طرح ثانویه‌ی آیوامارکا (تجارت مرگ) را در سال 1995 نوشتم ، نسبت به نسخه‌ی اولیه خیلی گسترده‌تر بود و می‌توان گفت که متنش تقریباً دوبرابر شد. همچنین یک مقدمه نیز برای آن نوشتم که بعداً از انتشارش صرف نظر کردم. در واقع تا وقتی که تصمیم به فعالیت روی وبسایتم نگرفته بودم آن را فراموش کردم! دلیل اینکه چرا هرگز این مقدمه را در ابتدای کتاب نگنجانیدم مشخص بود : زیرا این پیشگفتار خیلی زود اطلاعات کتاب را لو می‌داد و کسانی که با داستان آشنا نبودند را خیلی سردرگم می‌کرد. اما آنهایی که کتاب را خوانده‌اند ، مطمئناً با خواندن این مقدمه ، دید وسیع‌تری نسبت به دنیای کاردینال و اینکاها پیدا خواهند کرد ، ولواینکه داستان کاملاً برایشان رو نمی‌شود. زیرا زمانی که داشتم این را می‌نوشتم ، تازه درحال طرح‌ریزی برای چگونه نشان دادن قدرت کشیش‌های نابینا بودم. بنابراین خیلی از جزئیاتی که اینجا نوشتم ، درون کتاب به تفصیل از آنها پرده‌برداری شده است. با اینحال ، برای حس کنکجاوی هم که شده ، برای اولین بار ، جاهای بیشتری را به جز دفترکارم جستجو کردم. حالشو ببرید!

 

ترجمه : سامان کتال  |  ویراستاری : پوریا جوکر

 

 

دانلود با فرمت PDF

کانال تلگرام نشریه اینترنتی شهر

]]>
https://the-city.ir/ayuamarca-unpublished-prologue/feed/ 1
دانلود دومین مقدمه‌ی منتشرنشده‌ی کتاب مجمع مردگان https://the-city.ir/ayuamarca-unpublished-prologue-2/ https://the-city.ir/ayuamarca-unpublished-prologue-2/#comments Mon, 26 Dec 2016 21:37:08 +0000 http://www.the-city.ir/?p=732  

 

 

 

 

 

 

 

 

همانطور که قول داده بودیم ، دومین مقدمه ی کتاب مجمع مردگان (تجارت مرگ) از مجموعه ی سه گانه شهر را نیز آماده کرده و در اختیار شما عزیزان قرار دادیم. با ما همراه باشید.

 

 

 

مقدمه‌ی نخست را که در رابطه با ماچوپیچو و چونگی مهاجرت اینکاها به شهر بود را از اینجا می‌توانید دانلود کنید.

اما توضیحات “دارن شان” مِن باب عدم انتشار این مقدمه در کتاب :

هنگامی که طرح ثانویه‌ی آیوامارکا (مجمع مردگان) را در سال 1995 نوشتم ، نسبت به نسخه‌ی اولیه خیلی گسترده‌تر بود و می‌توان گفت که متنش تقریباً دوبرابر شد. همچنین یک مقدمه نیز برای آن نوشتم که بعداً از انتشارش صرف نظر کردم. در واقع تا وقتی که تصمیم به فعالیت روی وبسایتم نگرفته بودم آن را فراموش کردم! دلیل اینکه چرا هرگز این مقدمه را در ابتدای کتاب نگنجانیدم مشخص بود : زیرا این پیشگفتار خیلی زود اطلاعات کتاب را لو می‌داد و کسانی که با داستان آشنا نبودند را خیلی سردرگم می‌کرد. اما آنهایی که کتاب را خوانده‌اند ، مطمئناً با خواندن این مقدمه ، دید وسیع‌تری نسبت به دنیای کاردینال و اینکاها پیدا خواهند کرد ، ولواینکه داستان کاملاً برایشان رو نمی‌شود. زیرا زمانی که داشتم این را می‌نوشتم ، تازه درحال طرح‌ریزی برای چگونه نشان دادن قدرت کشیش‌های نابینا بودم. بنابراین خیلی از جزئیاتی که اینجا نوشتم ، درون کتاب به تفصیل از آنها پرده‌برداری شده است. با اینحال ، برای حس کنکجاوی هم که شده ، برای اولین بار ، جاهای بیشتری را به جز دفترکارم جستجو کردم. حالشو ببرید!

 

ترجمه : سامان کتال  |  ویراستاری : پوریا جوکر

 

 

دانلود با فرمت PDF

 

کانال تلگرام نشریه ی شهر

]]>
https://the-city.ir/ayuamarca-unpublished-prologue-2/feed/ 1
نقدی بر دو کتاب اول «سه گانه شهر» https://the-city.ir/city-trilogy-criticize-1/ https://the-city.ir/city-trilogy-criticize-1/#comments Tue, 25 Oct 2016 22:02:40 +0000 http://www.the-city.ir/?p=380 نگاهی نقادانه به دو کتاب اول مجموعه ی سه گانه شهر ، اثر دارن شان.

نویسنده : سامان تقوا معصومی

 

در ادامه همراه ما باشید.

 

توجه : متن زیر شامل مباحثی است که ممکن است داستان را لو بدهد.

Spoiler Alert

وقتی کاپاک ریمی وارد شهر شد ، اولین موضوع عجیبی که سر راهش قرار گرفت ، روحانی به ظاهر کوری بود که او را با دست نشان داد. داستان به گونه ای پیش رفت که کاپاک متوجه شد پل بین حافظه گذشته و الآنش از هنگام ورود به شهر نابود شده و حتی شاید بهتر است بگوییم ساخته نشده بود. کاپاک شخصیت بسیار محجوبی داشت و همچنین انسانی ساده و خوش فکر بود.

نویسنده ای که همه ی ما او را می شناسیم و به نوشته هایش اعتقاد داریم در هر دوجلد در رابطه با کاردینال زیاد ننوشت. کاردینال فرد خشمگین و خرفتی که در ابتدای صفحات جلد اول معرفی شد. اما طرز صحبت ها با کاردینال به گونه ای پیش می رفت که با شخصیتی که دارن از او معرفی کرده بود در تضاد بود و حتی در جلد دوم ، ما شاهد این بودیم که در برابر آل جیری تسلیم هم می شد.

در جلد 1 و 2 شاهد بسیاری سؤالها بودیم که داستان بر پایه ی طرح این سوالات چرخید. لیست ” آیوامارکان”  که بسیاری از شبهات در جلد 1 معطوف به وجود ناشناخته این لیست بود ، درجلد نخست نتوانست جواب کاملی به پرسش های ما بدهد. اما در جلد  دو ، منشاء قدرت نامعلوم کاردینال مشخص شد. ویلاکس های عجیب و غریب (گداهای کوری که اغلب هنگام موج زدن ابرهای سبز بیرون می آمدند).

در جلد دوم ، حین تحقیقات آل جیری بسیاری از سوالات مطرح شد و بیشتر با این گداهای کور آشناشدیم و متوجه شدیم که خود شخص کاردینال مهره ی شطرنجی بیش نبود. ظرافت کار ، جایی بود که در عین سادگی ، شخصیت جالبی برای گداها توسط نویسنده در نظر گرفته شد.

شاید بتوان گفت که این کتاب در ترادف با رمان دموناتای  دارن شان می باشد. به یاد داریم که در آن کتاب از سه نفر به عنوان یک سلاح یاد شد. اسلحه هایی که در انتها تبدیل به خدایان شدند و جهان دیگری بوجود آوردند. لیکن در این کتاب از سه نفر برای بوجود آوردن داستانی مشابه اما با درونمایه ای متفاوت تر استفاده شد. این رمان سه جلدی به احتمال زیاد باید دارای سه شخصیت اول باشد.

در دو جلد نخست ، نویسنده داستان  را کاملا بی نقص جلو برد اما در پایان جلد دوم یک نکته وجود داشت : بعد از نابودی دوراک ، تمام افراد حاضر در لیست آیوامارکان از بین رفتند و مِه سبز خاطرات آنها را از خاطر هر آنکه آنان را می شناخت پاک کرد ، اما بیل  پاکار ویمی مخوف را از یاد نبرد. ناگفته نماند که بسیاری از مردم شهر وی را از یاد نبردند اما تنها خاطرات و اسم جزیی از او در خاطرشان بود. با این وجود ، بلایی که پاکار بر سر بیل آورده بود باید از خاطر بیل فراموش می شد اما نویسنده ذهن ما را به سمتی سوق داد که بیل این موضوع را فراموش نکرده است. این یکی از سؤالهای جلد 2 بود که بدون جواب رها شد.

 کتاب در کل کتاب زیبا و خواندنی است و اینک بطور یقین در جلد 3 باید منتظر معرفی شخصیت جدیدی باشیم. ولی آنگونه که مشاهده شد ، ویلاکس ها تمام امورات را در دست دارند. باید مطمئن باشیم که آنها در حال مهیا کردنِ سه خدا –  فرمانروا – ی از پیش تعیین شده هستند.

 

 امیدوارم از خواندن کتاب لذت ببرید.

سامان تقوای معصومی

 

 

 

]]>
https://the-city.ir/city-trilogy-criticize-1/feed/ 8