شخصیت های فانتزی – نشریه شهر ® https://the-city.ir بهترین های دنیای فانتزی ☠ مهد ادبیات گمانه زن Tue, 04 Sep 2018 08:44:01 +0000 fa-IR hourly 1 https://wordpress.org/?v=6.1 https://the-city.ir/wp-content/uploads/2021/08/cropped-1a10e375bae1d923e7e22e7477eb50a4-32x32.png شخصیت های فانتزی – نشریه شهر ® https://the-city.ir 32 32 مکافات فانتزی: دلنوشته های یک دورگه ی گرگنما و خون آشام https://the-city.ir/fantasy-problems/ https://the-city.ir/fantasy-problems/#comments Tue, 04 Sep 2018 08:44:01 +0000 http://www.the-city.ir/?p=3673 پسرهای جذاب، قد بلند و هیکلی با نیرو های فوق العاده و چهره های زیبایی که هر دختری رو جذب خودش می کنه و برعکس، دخترهای ظریف که خرامان وارد صحنه می شن و با این که وحشی هستند دل همه رو اسیر خودشون می کنند! سؤال این جاست که اگر بازیگرانی با این چهره ها برای ایفای این نقش ها انتخاب نمی شدند، آیا خون آشام ها و گرگنما ها همچنان برای همه جذاب بودن؟ این مطلب را تا انتها بخوانید!

 

 

 

 

 

مسئله این جاست که ما کاراکتر فیلم های دیگه رو می تونیم تو دنیای واقعی پیدا کنیم و مقایسه کنیم. برای مثال اگر از جورج کلونی یا برد پیت به عنوان شخصیت پلیس استفاده بشه، ما می دونیم که همه ی پلیس ها جذاب نیستند.

گر چه جذابیت در ومپایر ها چیزی مثل چراغ ماهی کوهان دار ماهیگیر دریای عمیق، یا ساده تر بگم همون ماهی تو کارتون نمو دیدید هستش! کار جذب طعمه رو انجام می ده و صرفا این جذابیت ظاهری نیست. با این حال بر اساس تجربه می خوام چند مشکل اساسی رو به عنوان یک دو رگه ومپایر و هم گرگنما عنوان کنم.

شاید بگید باید از این موضوع خوشحال باشم که انقدر همه چیز رو بدون نقص جلوه می دن و دید همه رو نسبت به ما تغییر می دن اما باور کنید نگه داشتن باور دروغ از خود دروغ گفتن سخت تره و بالاخره یه جایی گندش در می آد چون ما رو با کاراکتر های توی فیلم مقایسه می کنند نه این که اون ها رو با جمعیت ما مقایسه کنند و درآخر رابطه ها با بهانه های فوق العاده غیرمعقولی به پایان می رسه! شاید شما حاضر باشید با یک ومپایر یا گرگنما دوست بشید اما بهتره چند نکته رو که توی فیلم ها نشون نمی دن رو گوشزد کنم تا نگید نمی دونستیم!

اولین مشکل مشترک ومپایر ها و گرگنما ها این که برای قرار گذاشتن رستوران بدترین جای ممکنه! حتی زمین بازی پارک می تونه گزینه بهتری برای قرار باشه! نمی تونید تصورش رو بکنید که به خاطر گوش های حساسمون ، خوردن قاشق ها و چنگال ها و کارد ها روی بشقاب ها چه قدر صدای آزار دهنده ای داره و هر چه رستوران پر جمعیت تر و شلوغ تر می تونه ما رو روانی تر بکنه و به سرعت بد اخلاقمون می کنه حتی اگر سعی کنیم پنهانش کنیم و اگر رستوران کوچیک تر و خلوت تر باشه، مشکل دیگه مخلوط شدن بوی دستشویی با غذا ها هستش که واقعا تهوع آوره برای همین اکثراً خونه های بزرگ و دلباز رو ترجیح می دیم.

متاسفانه همه ی قرار ها باید شب باشه و زمان کمی برای استفاده کردن از مکان های عمومی هستش. برای مثال استخر ها ! اگر پولدار باشیم مسئله ای نیست. یک استخر خصوصی داریم اما برای استخرهای عمومی وقتی ما از خونه میتونیم بیایم بیرون در حال بسته شدنند ! ما می تونیم برای مدتی آفتاب رو تحمل کنیم اما مساله ی آفتاب فقط سوزوندن پوست ما نیست چون امروزه میشه این مشکل رو با کرم های ضد آفتاب قوی مدرن تا حدودی قابل تحمل کرد اما نورخورشید زیادی روشنه و همونطور که بقیه آدم ها با دید در شب مشکل دارند ما با دید در روز مشکل داریم و خطر تصادفات برای ما توی روز خیلی بیشتره و عینک آفتابی بیشتر رنگ روشنایی رو برای ما تغییر می ده و تأثیر چندانی نداره اما حداقل برای رانندگی در شب، نیاز نیست نگران تلف شدن وقتمون توی ترافیک باشیم! نور صفحه ی لپ تاپ یا گوشی هامون همیشه تا آخر کمه و این باعث می شه بقیه غر بزنند.

مشخصاً همه می دونیم که ومپایر ها و گرگنما ها بوی خون رو به وضوع تشخیص می دهند پس مسئله دیگه ای که در رابطه با ومپایر ها باید بدونید این که بوی قاعدگی هم قابل تشخیصه و مسلماً بوی دل انگیزی نیست با این که بوی خون چیز هوس انگیز و اشتها آوره اما همونطور که کیک فاسد بوی خوبی نمی ده، خون عادت ماهیانه هم حال به هم زنه! پس تو این مدت معمولا کم پیدا می شن یا قرار ها رو می پیچونن خواهشن خودتون درک کنید!

ومپایر

شاید یکی از خصوصیت ومپایر ها تو فیلم ها باعث شد حتی ما هم این فیلم ها رو رومانتیک و جالب محسوب کنیم، عاشق شدن شخصیت هاست! متأسفانه باید اعتراف کنم که ومپایرها خدای تنوع طلبی در رابطه هستند و خیلی سخت می شه فقط به یک نفر اتکا کنند اما خیالتون رو از این بابت راحت می کنم که ما نمی تونیم کل خون بدن رو بنوشیم چون معده ی ما هم مثل بقیه ی معده ها ظرفیت 5 لیتر خون رو نداره و باید اضافه کنم که خوردن خون باعث می شه دهن بوی بدی بده و به خاطر همینه که منتوس و آدامس ها و حتی سیگار یکی از یار های جدا نشدنی ما هستن. برای همین می گفتن که ومپایرها با نفسشون می تونن آدم رو بیهوش کنن که البته اغراق آمیزه. در اون حد هم نیست!

نکته هایی که باید راجع به گرگنما ها هم بدونید این هست که گرگنما ها کامل به گرگ تبدیل نمی شوند و در نهایت شما با چیزی شبیه به گوریل مواجع خواهید شد نه یک گرگ زیبای پشمالو! پیش میاد که گرگ درون آدمی که دوستش دارید شما رو قبول نکنه و منتظر فرصتی هست تا تبدیل بشه و از شرتون خلاص بشه! خیلی وقت ها هم خود ما این موضوع رو می فهمیم و سعی می کنیم به جای آسیب زدن به شما ترکتون کنیم. باور کنید این برای خود گرگنما ها هم سخته چون که برخلاف ومپایر ها گرگ ها تنوع طلب نیستند و وقتی به کسی ابراز علاقه می کنند دوست دارن بقیه ی عمر رو با خود شما سپری کنند . اما درباره رابطه جنسی ، گرگنما ها تو یک فصل ممکنه بیش از حد نرمال فعال باشند و تو یک فصل کم تر از حد نرمال باشند و سرد بشن و معمولا ًاون زمانی که به سمت شما میان و خیلی پرشور هستند، مطمئن باشید توی فصل پرکارشون هستند و انتظار نداشته باشید همه ی فصل هاما رو  با همین خلق و خو ببینید.

حتی شاید به نظر شما کمی بچه سال به نظر برسند چون عاشق بازی کردن و سر به سر گذاشتن هستند. پس شما باید غیرقابل پیش بینی بودن و تغیرات روحی و احساسی و روانی یک گرگنما رو بپذیرید چون اون مثل ماه دائما در حال تغییره!

گرگینه

کم کم دارم احساس می کنم دارم طالع بینی می نویسم، پس در نهایت اگر این چیز ها رو قبول کردید، اگر با یک ومپایر دوست شدید، هیچ وقت سعی نکنید که صبح اول صبح ببوسیدش چون خطر بیهوشی تهدیدتون می کنه! و اگر با یک گرگنما دوست شدید و گرگ درون مشکلی با شما نداشت و تصمیم گرفتید با هم زندگی کنید ، باید درخواست کنم که لطفاً انقدر بابت پشم هایی که همه جای خونه ریخته شده غر نزنید!

 

 

نویسنده ی این مطلب: Leon Wolf

 

کانال تلگرام نشریه ی شهر

]]>
https://the-city.ir/fantasy-problems/feed/ 7
پیرامون گونه ها و شخصیت های فانتزی https://the-city.ir/article-about-fantasy-tropes/ https://the-city.ir/article-about-fantasy-tropes/#comments Tue, 27 Feb 2018 22:54:31 +0000 http://www.the-city.ir/?p=2770 در مطالب قبلی، سعی کردیم کمی راجع به زیرشاخه ها و جایگاه ژانر فانتزی در رسانه ها صحبت کنیم. اکنون به سراغ گونه ها، گروه ها، موجودات و مخلوقات فانتزی می رویم و در دنیای آنها غرق می شویم. با ما به این سفر بیایید!

 

 

 

 

 

 

در دنیای فانتزی همواره موجوداتی بوده اند که همه ی ما را شگفت زده کردند. موجوداتی مانند الف ها ، گرگینه ها و… که از قلب تخیلات نویسندگان برجسته بیرون آمده و روی ذهن و روح ما چنبره زدند. در این مطلب، به بررسی گونه ها، نژادها و مخلوقات فانتزی خواهیم پرداخت و راجع به آنها توضحیاتی منجمدکننده خواهیم داد!

عناصر شخصیتی و شکل گرفته ی فانتزی (مَجازها) به طور کلی به پنج زیرشاخه ی مجزا تقسیم بندی می شوند:

الف) موجودات و مخلوقات

ب) قبایل و کاراکترهای خاصه

ج) شاخه ی جادو

د) نژادهای فانتزی

هـ) اماکن و رخدادها

در اینجا، هر یک از پنج مورد بالا را به ترتیب مورد تحلیل قرار خواهیم داد و موضوع را برای شما بازتر خواهیم کرد.

 

نژاد گونه های فانتزی

 

الف) موجودات و مخلوقات

  •  فرشتگان: این موجودات همواره در نقش خوب ظاهر می شوند اما گاهاً شخصیت تنبیه گر به خود می گیرند.

  • شیاطین: نقطه ی مقابل فرشتگان و منشأ شرارت ها و بدذاتی ها و فریب دادن انسان ها.

  • اژدهایان: موجودات افسانه ای و شگفت انگیزی که نقل هر داستانی هستند.

  • موجودات بدوی: موجوداتی که از چهار عنصر آب، هوا، خاک و آتش پدید آمده ان. (Nymph, Sylph, Pygmy, Salamander)

  • همزادها / از ما بهتران: موجوداتی که یک نسخه ی فرعی از انسان ها هستند و ممکن است روحیاتشان به یکدیگر بسیار نزدیک باشد.

  • پریان: موجودات روحانی و متافیزیکی که اغلب مؤنث هستند، شخصیت مثبت دارند و در قالب روح (فاقد جسم فیزیکی) ظاهر می شوند.

  • جنیان: برخلاف پریان، جن ها زاده ی شرارت هستند و در داستان های محلی همواره از آنها بعنوان بچه ی شیطان نام برده می شود.

  • گرگ نماها: پیچیده ترین و مرموزترین موجودات فانتزی که به نقل از فولکلورهای تخیلی، هنگام رؤیت ماه کامل (شب چهاردم) از پوست خود بیرون می جهند.

  • موجودات باستانی: این نوع موجودات که اکثراً دارای قدرت لایتناهی هستند و عظمت آنها در قالب کلمه نمی گنجد، در داستان های فانتزی “خدا” نامیده می شوند (خدا به کسی می گویند که صاحب تمام قدرت هاست و می تواند بر همگان حکومت کند. در اینجا، خدا با پروردگار فرق دارد.)

  • حوری ها: تعجب نکنید، اونا هم حوری دارن! طبق قصه های یونانی، حوریان، جانداران مؤنثی بودند که نیمی از نژادشان با حیوانات پیوند خورده بود؛ مانند هارپی ها. (البته موضوع حوری بسیار گسترده است و در هر فرهنگی از آن برداشت های متفاوتی می شود. اما معروف ترینش همین بود، نه اونی که خیلی ها فکر می کنند!)

  • ارواح: از دیرباز تا کنون، هستند افرادی که به روح اعتقاد داشته باشند! ارواح عضو جدایی ناپذیر داستان های فانتزی هستند؛ آنها متخصص بلند کردن موهای بدن ما هستند!

  • نامردگان: هر موجود زنده ای که به طریقی از دنیای آخرت و مرگ بازگردد، نامُرده است. زامبی ها و خون آشام ها از اعضای انجمن نامردگان هستند.

  • تک شاخ ها: این موجودات، چهارپایانی افسانه ای هستند که قدمت افسانه ای آنها به یونان باستان بر میگردد. تک شاخ ها همواره نمادی از امید، تحقق آرزوها و رهایی از چنگال ظلم بوده اند.

  • لولوها: همیشه یک موجود ترسناک در قصه ها هست که نمی توان آن را به چیزی تشبیه و یا آن را توصیف کرد. لولوها در این زمره قرار می گیرند. لولوها را دست کم نگیرید!

نژاد فانتزی ها

 

ب) قبایل و کاراکترهایی خاصه

  • وحشی ها: انسان های اولیه ی تمدن ندیده (Barbarian) که برای حل هر مشکل، دست به دامان وحشی گیری می شوند.

  • غارنشینان: نژادی پیشرفته تر و رو به تمدن تر از وحشی ها که موفق به نقاشی و خطاطی روی دیوار غارها شدند.

  • دوشیزگانِ در بند: همان دوشیزگان چشم آبی و فریبنده ی معروف که در زندانی اسیر می شدند و هرکس که می توانست او را نجات دهد با او ازدواج می کرد.

  • خدایان تاریکی: یک خدا، ارباب و یا ذی قدرت که از جنس پلیدی هاست و نسبت به زیردستانش خوی شیطانی دارد.

  • قهرمانان: نقش اول داستان های تخیلی که یک تنه به جنگ پلیدی ها رفته و در آخر سربلند بیرون می آید.

  • مادر فولادزره: شاید شنیدن این اسم برای شما جالب باشد. اما مادر فولادزره بر خلاف فرهنگ ما ایرانی ها که آن را لقبی برای مادرزن و مادرشوهر در نظر می گیریم!!! به جادوگری اتلاق می شود (که در فرهنگ عامه ی فرانسه) پدر و مادرش خدا هستند و او زاده ی یک خداست.

  • مجوسیان (رمال ها): شامل فالگیرها، کف بین ها، طالع بین ها، روح بازها و نقش بازیکن ها می شوند.

  • کارآگاهان سرّی: اینها هواره وظیفه ی رمزگشایی از راز جنایات و یا موجودات سرّی را بر دوش دارند. نمونه ی بی نظیرش: شرلوک هلمز معروف!

  • جادوگران: کسانی که واقعاً سحر و جادو می کنند و مانند رمال ها، Ringer یا Pretender نیستند!

گونه های فانتزی

ج) شاخه ی جادو (فرقه ی جادو بلدها)

  • جاندارپندارها: جادوگری که به هر چیز/کس بی جان و مُرده ای زندگی و روح می بخشد، و یا درواقع باعث می شود دیگران آن چیز/شخص را بصورت جاندار ببینند.

  • دیوشناس ها: که در اکثر جوامع به آنها جنگیر گفته می شود.

  • احضارکنندگان روح: همان هایی که روح خیلی ها را جلوی چشم ما می آورند و لازم هم نیست که حتماً جادوگر باشند!

  • افسون کنندگان: جادوگرانی که به اراده ی خود؛ شخص خاصی را افسون کرده تا آن شخص طبق خواسته ی کسان دیگری عمل کند و اختیارش دست خودش نباشد.

  • تغییرحالت دهندگان: جادوگرانی که خودشان را به شکل انواع و اقسام جانور در می آوردند تا شناخته نشوند. در داستان های هانسل و گرتل به کرّات به این موضوع اشاره شده است.

  • غیب گویان (از طریق ارتباط با اموات): کسانی که از عالم غیب برای انسان های نگون بخت خبر از امواتشان می آورند و هنوز هم که هنوزه در کشورهای جهان سوم و چهارم مشغول کاسبی و شیادی از ملت فلک زده هستند!

  • جادوگران تکنولوژیک: این جادوگران برای پیشبرد اهدافشان از انواع و اقسام ابزار مدرنیته مانند سیستم های مخابراتی، ماهواره ای و… استفاده می کنند و اعتقادی به آداب سنتی ندارند. شکارچی جادوگر با بازی وین دیزل را دیده اید؟!

  • دولت های جادوگر: بخدا ما روحمون هم بی خبره از این قضایا 🙂 البته بودن کسایی که در گذشته “هاله ی نور” و از این حرف ها می دیدن، ولی خب، بگذریم. ما گردنمون از مو باریک تره!

جادوگران

د) نژادهای فانتزی

  • آدم کوتوله ها (شما هم یاد تیریون لنیستر افتادید؟! 🙂 )

  • اِلف ها (معرف حضور همه هستند)

  • ریش درختی ها (گاندالف)

  • غول تشن ها (در قصه ها و فیلم هابیت به وفور یافت می شوند)

  • ارواح کوتوله (یا همان گنوم ها)

  • گابلین ها (در کلش آو کلنز به وفور یافت می شوند!!!)

  • گرملین ها (استاد آزار و اذیت)

  • نیمچه ها (نژادی از هابیت ها)

  • هاب گابلین ها (شبگردهای زشت و موذی)

  • کوبولدها (اجنه ی زیرزمینی در فرهنگ آلمان ها)

  • اُرک ها (گابلین های غول آسا)

  • غول های انسان نما

  • ترول ها (غولچه ها یا ریزغولک ها)

 

هـ) اماکن و رخدادها

  • جستجوها (مثال: در جستجوی دلتورا)

  • دنیاهای فانتزی (مثال: آردا)

  • شهرهای گمشده (مثال: آتلانتیس)

  • دنیاهای زیرزمینی (مثال: انیمه ی “سفر به آگارتا“)

  • دنیای میان ستارگان (مثال: آسترال پلنت)

  • جنگل نفرین شده

 

کمیک های کلاسیک فانتزی

 

دنیای فانتزی دنیای شگفت انگیزی است که هرچه از آن بگوییم کم است. تمام مواردی که به آن اشاره شد را تقریباً همه ی مردم دنیا می شناسند و یا اسامی آنها را شنیده اند. فانتزی ریشه در فرهنگ عامه دارد و از فولک های بشری نشأت گرفته است. به همین دلیل است که تنوع این ژانر بی شمار است و تا صدها سال دیگر می توان راجع به عناصر آن داستان نوشت و فیلم ساخت. امیدوارم از این سلسله مطالب لذت برده باشید. احساس کردیم به عنوان یک نشریه که نام فانتزی را یدک می کشد، این مقالات در سایت ما جایشان خالی بود. با تلاش های بسیار این مطالب را گردآوری کرده و به سمع و نظر شما عزیزان رساندیم. امیدواریم از این مقاله و دو مقاله ی قبلی (شناخت ادبیات فانتزی و فانتزی در رسانه و مطبوعات) لذت برده باشید. سعی می کنیم هر ماه یک یا دو مطلب در رابطه با دنیای فانتزی برای شما عزیزان بنویسیم تا علاقمندان به این ژانر را شگفت زده کرده و کسانی که با این رَسته آشنایی ندارند را علاقمند کنیم.

منتظر نظرات شما هستیم. ما را بی نصیب نگذارید!

کانال تلگرام نشریه ی شهر

]]>
https://the-city.ir/article-about-fantasy-tropes/feed/ 5