مارول – نشریه شهر ® https://the-city.ir بهترین های دنیای فانتزی ☠ مهد ادبیات گمانه زن Thu, 11 Aug 2022 12:28:44 +0000 fa-IR hourly 1 https://wordpress.org/?v=6.1 https://the-city.ir/wp-content/uploads/2021/08/cropped-1a10e375bae1d923e7e22e7477eb50a4-32x32.png مارول – نشریه شهر ® https://the-city.ir 32 32 بررسی سریال پُرحرف‌و‌حدیث Moon Knight – ناز بشی قهرمان! https://the-city.ir/%d8%a8%d8%b1%d8%b1%d8%b3%db%8c-%d8%b3%d8%b1%db%8c%d8%a7%d9%84-%d9%be%d9%8f%d8%b1%d8%ad%d8%b1%d9%81%d9%88%d8%ad%d8%af%db%8c%d8%ab-moon-knight-%d9%86%d8%a7%d8%b2-%d8%a8%d8%b4/ https://the-city.ir/%d8%a8%d8%b1%d8%b1%d8%b3%db%8c-%d8%b3%d8%b1%db%8c%d8%a7%d9%84-%d9%be%d9%8f%d8%b1%d8%ad%d8%b1%d9%81%d9%88%d8%ad%d8%af%db%8c%d8%ab-moon-knight-%d9%86%d8%a7%d8%b2-%d8%a8%d8%b4/#respond Sat, 16 Jul 2022 06:40:19 +0000 https://the-city.ir/?p=2805 در این مطلب، نقد و بررسی سریال جذاب، پرطرفدار و پرسروصدای مون‌نایت را برای شما آماده کرده‌ایم و زیر و بم این اثر متفاوت را بیرون ریختیم! امیدوارم مثل همیشه با ما همراه باشید و این مطلب را تا انتها بخوانید!

سخن روز: هیچ نقد و بررسی‌ای بدون اسپویل ممکن نیست، مگراینکه منتقد، فیلم را ندیده باشد.

  1. انقدر می‌خوری که نمی‌تونی بلند شی!

در گام اول، سریال Moon Knight یا شوالیه‌ی شب ابتدا شما را شگفت‌زده کرده و بعد، شما را معتاد خودش می‌کند، به‌طوری که اگر حتی «خوره‌ی فیلم و سریال» هم نباشید، تضمینی نیست که کل فصل را در یک شبانه‌روز تمام نکنید! نکته: هر چیز معتادکننده‌ای الزاماً “خوب” نیست. پس به همین دلیل به شما توصیه می‌کنم، همین اولش به فکر آخرش باشید!

  1. بچگیات چجوری گذشت؟

همه‌چیز به دوران کودکی برمی‌گردد. علم اثبات کرده و تجربه نشان داده که تمامی رفتارها، کنش‌ها، اخلاقیات، رفتارها و باورهایی که ما آدم‌بزرگ‌ها امروز داریم، همگی به‌نوعی ریشه در زمان خردسالی ما دارند. یک اتفاق، یک رویداد، یک حادثه، یک تغییر؛ همه‌ی آنچه هستند که امروزِ ما را شکل می‌دهند. شوالیه‌ی قهرمان قصه‌ی ما نیز از چنین قاعده‌ای مستثنی نیست. و او صاحب چیزی است (بهتر است بگوییم دچار چیزی است) که درصد اندکی از مردم دنیا (چرا جای دور برویم؟ شاید حتی خودِ ما) به آن مبتلا هستیم و آن اختلال تجزیه هویت یا DID است. این آمار در دنیا حدوداً بین 0.1% تا 1% متغیر است و نظر شخصی بنده این است که در کشورهای کمترتوسعه‌یافته بیشتر مشاهده می‌شود. هرچند آمار دقیقی از آن در دسترس نیست. اختلالی که گویی در کشور ما خیلی شایع‌تر است، (علاوه بر اختلالات هویتی و دوقطبی و مرزی) چرا که ما از بدو تولد در تروماهای گوناگون غلت می‌خوریم و ایمن (آب‌بندی) می‌شویم :)))

مون نایت مارول

 

  1. بحث علمی نکن دکتر جون، خود فیلم Moon Knight چطوره؟

فیلم روند سینوسی دارد. گاهی خوب و غافلگیرکننده و گاهی چیپ و توهین‌کننده (به شعور مخاطب)، اما در مجموع Moon Knight یک سریال خوب و سرگرم‌کننده و جمع‌وجور است و درست همان آش شلم‌شوربایی است که از ماروِل انتظار داشتیم و داریم و خواهیم داشت! همان دست‌فرمونی که همیشه طبق آن پیش می‌روند: «یک ابرقهرمان بساز، و گُهی رو به خوردش بده که سایر ابرقهرمان‌ها نتونستن بخورند!» اما سوای اینها، نقش‌آفرینی اسکار آیزاک (که عموماً بین برخی از بینندگان محبوب و بین برخی منفور است) قطعاً شما را به وجد خواهد آورد و شما اصالت بازیگری را در او خواهید یافت. اگر تاکنون اثری از او ندیده‌اید، با تماشای این سریال به این نتیجه خواهید رسید که او را در قلب خود جای دهید یا در سایر نقاط بدن‌تان! فلذا در این بلبشو بین نباید از نقش‌آفرینی بی‌نظیر ایتن‌هاوک هم غافل شد که با توانایی مثال‌زدنی‌اش در تنوع نقش‌آفرینی، بسیار مکمل خوبی برای اسکارآیزاک به‌شمار می‌رود. در مجموع، این سریال از آن‌‌دست ژانرهای آثار ابرقهرمانی است که کمتر به آن پرداخته شده است.

  1. خوب ، بد ، زشت؟

شاید از پوستر مینی‌سریال Moon Knight بتوان حدس زد که با یک ژانر داستانی تاریک و اسلشر طرفیم. اما قصه‌گویی فیلم از یک خط داستانی کلیشه‌ای فراتر رفته و پا را در عرصه‌های متنوع‌تری گذاشته، به‌گونه‌ای که ما رگه‌هایی از معما، دلهره، سورئالیسم، Dark Thriller و روان‌شناختی را در این اثر مشاهده می‌کنیم. اما بعضاً به همین دلیل فیلم (سریال!) از دست کارگردان در رفته و به در و دیوار می‌خورد. چرا که چنین هفته‌بیجاری را معده‌ی فیل هم نمی‌تواند هضم کند. انگار هرننه‌قمری از راه رسیده، یک ایده‌ای به نویسنده داده و نویسنده هم توی رودربایستی مانده. همانطور که ابتدای این مطلب عرض کردیم، شروع قصه بسیار گیرا و مسحورکننده است و شما را در عمل انجام شده قرار می‌دهد که نمی‌توانید رفیق نیمه‌راه شده و از تماشای آن دست بکشید، اما به‌ناچار باید روند سینوسی آن را نیز تاب بیاورید.

Moon Knight

 

  1. اَبَرقهرمان ما، تسخیرکننده‌ی قلبهاست؟

نه. البته این نظر شخصی است و ممکن است خیلی‌ها دقیقاً عاشق چنین شخصیتی هستند و در ذهن خود فانتزی‌هایی از کارهای قهرمانانه‌ی این سوپرهیرو ساخته‌اند و به قول معروف، سودای مون‌نایت شدن در سر دارند، اما این آن قهرمانی نیست که ما می‌خواهیم. شاید در نگاه اول، یک بتمن سفیدپوش به‌نظر بیاید که علی‌الظاهر نقش کمرنگی در سرتاسر سریال دارد و خیلی فروتنانه با او برخورد شده است. ضمناً قدرت خاصی هم در این ابرقهرمان ندیدیم که ما را به وجد بیاورد، و در کنار آن، اکشن خاصی در کل سریال Moon Knight ندیدیم. در جادو و جنبل‌بازی‌هایی که از قهرمان می‌بینیم، هیچ قاعده‌ای وجود ندارد و نیرویی از ناکجا به یکباره از جایی بیرون می‌آید و کار دلخواه ایشان را انجام داده و دوباره سرجای خودش برمی‌گردد.

  1. بالاخره چیکار کنیم؟

فیلم سرشار از نکته است، اگر آدم دقیقی باشید! البته بخشی از آن نکات به میزان جهان‌بینی و تجربیات شما و دیدگاه شما به کائنات بازمی‌گردد. موسیقی زیبا و گوشنواز این سریال شما را مشعوف می‌کند و تدوین و فیلمبرداری به همراه حرکات دوربین بسیار تمیز از آب درآمده است. اما جلوه‌های ویژه حرفی برای گفتن ندارند و ماروِل طبق سنّت همیشگی، یا کار را سپرده دست کارآموزها، یا اینکه دوباره از دست‌اندرکاران باب‌اسفنجی کمک گرفته :)))) ضمن اینکه فضا و تِم فیلم (سریال!) خیلی عربی‌طور و خاورمیانه‌ای است، بطوری که هرلحظه انتظار داری یک نفر از میان آن کوچه‌باغ‌های مصری-مراکشی‌طور با اسم رمز الله اکبر آن وسط شروع کند به منفجر شدن! ضمن اینکه فضای بصری داستان Moon Knight خیلی سفید است، به‌گونه‌ای که چشم آدم را می‌زند و با فضای قصه سنخیت ندارد. اتمسفر این‌گونه داستان‌ها باید سیاه با درونمایه‌ی خونِ سرخ باشد. درضمن سوتی‌های کارگردانی و تدوین خیلی روی مخ است و یک‌جاهایی حس می‌کنی داری WWE می‌بینی و طرفین مبارزه بدون اینکه ضربه‌ای به آنها اصابت کند، سه دور فِر می‌خوردند.

مون نایت

در مجموع:

این مینی‌سریال شش‌قسمتی یک اثر بزن‌‌دررویی ولی قابل‌قبول بود که ماروِل تصمیم گرفت آن را بعد از همه‌گیری کرونا به‌عنوان یک اثر متفاوت و جذاب به نمایش دربیاورد. ولی در کمال تآسفْ ما در سریال Moon Knight با دنیای با قاعده‌ی مواجه نیستیم که هرچیزی طبق یک اصولی چیده شده باشد. ابهام و حفره‌ی خالی در این اثر موج می‌زند. حرفم این نیست که از تماشایش لذت نمی‌برید، نه! خیلی هم اثر دلنشینی است، اما مخاطب حرفه‌ای و فهیم را کمی به تآمل وامی‌دارد و قطعات گمشده‌ی پازل را هرگز سرجای خودش نمی‌گذارد. نمی‌توان چشم‌پوشی کرد از نفوذ عقاید کارگردانِ احتمالاً دیندارِ این اثر که برخی عناصر معنوی را هم در این اثر می‌خواست القا (شما بخوانید اماله) کند. مثل حبس کردن خدایان و یا ریختن شن و ماسه اطراف تختخواب :))))

عزیزانِ من! در نهایت امیدوارم از دیدن سریال Moon Knight لذت ببرید. سعی کنید خیلی موشکافانه و اسپیلبرگ‌طور به آن نگاه نکنید و دنبال رگه‌های نولانی و هیچکاکی نگردید و شل کنید و لذت ببرید.

منتظر نقد و بررسی‌های جذاب‌تر از نشریه شهر باشید!

 

در شبکه های اجتماعی به ما بپیوندید!

کانال تلگرام ماصفحه اینستا

]]>
https://the-city.ir/%d8%a8%d8%b1%d8%b1%d8%b3%db%8c-%d8%b3%d8%b1%db%8c%d8%a7%d9%84-%d9%be%d9%8f%d8%b1%d8%ad%d8%b1%d9%81%d9%88%d8%ad%d8%af%db%8c%d8%ab-moon-knight-%d9%86%d8%a7%d8%b2-%d8%a8%d8%b4/feed/ 0
سینمای تجارت یا سینمای هنر؟ https://the-city.ir/stop-cinematic-universe/ https://the-city.ir/stop-cinematic-universe/#respond Fri, 24 Mar 2017 21:56:32 +0000 http://www.the-city.ir/?p=656 در چند سال اخیر، آیا بعد از تماشای هر فیلم آماده­ ی ساخته شدن قسمت بعدی ­اش نشسته ­اید که بلکه داستان را برایتان تکمیل کند؛ یا در همان تک قسمت از آن لذت برده­ اید و همه داستان را متوجه شده­ اید؟ با ما همراه باشید تا این مسئله را واکاوی کنیم.

 

 

 

 

 

 

توجه: منظور از دنیای ­سینمایی، ساختن چندگانه از فیلم ­های معمولیست.

این همان مشکلی­ است که گریبان­ گیر هالیوود شده است.

چند وقت پیش، مدیرعامل استدیو لاین­­گیت، آقای جان فلثیمر درمورد درک شدّت بازخوردهای مثبت، درباره­ ی طراحی مجدد و بنیادی پاور رنجر صحبت کرد که آن ­ها می­ خواهند پنج الی هفت فیلم برای این مجموعه بسازند.

قبل از این هم وارنر­ بروس از عجله ­ی خود برای ساختن دسته ­ای از فیلم ­های ابرقهرمانی، برای رسیدن به فهرست بلند بالای مارول خبر داده بود.

اگر مرد عنکبوتی ­شگفت­ انگیز 2با آن شکست بزرگ مواجه نمی ­شد، قطعاً این مجموعه ­ی محبوب هم تبدیل به دنیای سینمایی سونی می­ شد.

کمپانی ­های بزرگی نظیر هاسبرو و پارامونت هم با ساختن عناوین تبدیل ­شوندگان (transformers) و جی.آی.جو در تلاش هستند تا از قافله عقب نمانند؛ هرچند که تبدیل­ شوندگان از زمان اکران اولین فیلم این مجموعه در سال 2009 تا به الان 1.3 میلیارد دلار سود روانه جیب کمپانی سازنده­ اش کرده است.

حتی مجموعه ­ی سریع و خشن هم که هفت قسمتش اکران شده – و قسمت هشتمش در حال ساخت است- کاملاً پتانسیل یک اسپین­ آف (هر چی باشه این فیلم کم کاراکتر نداره، حتی مرده­ ها هم این­ جا نقش خودشون رو دارن) و خلق دنیای جدید برای استودیو یونیورسال را دارد.

و اگر این ­ها برای فهمیدن عمق فاجعه کم است، بهتر است بدانید که یونیورسال هنوز در میانه ­ی برنامه­ هایش برای دنیای سینمایی جدیدی برای خراب کردن اسطوره­ های هالیوودی مثل مومیایی و مرد نامرئی قرار دارد.

به نظر می آید فیلم ­هایی که خبر ساخته شدنشان به گوش می ­رسد، حتی قبل از این ­که به تولید برسند، برنامه ­ای برای دنباله ­دار شدنشان کشیده می ­شود. دلیل آشکاری هم برای این حرف وجود دارد – فقط کافیست به مدیران استودیوهایی نگاه کنید که خودشان را با 100میلیارد دلار باد می ­زنند– نکته­ ی باقی­مانده این است: هالیوود مشکل دنیای سینمایی دارد و باید ترمیمش کند.

به اکثریت فیلم­ هایی که این چند سال اخیر دیدید فکر کنید و در  این بین ، مجموعه­ های مارول را خط بزنید؛ سالن سینما (بخوانید پشت میز رایانه یا تلویزیون) را با حدس زدن قسمت بعدی هر فیلم ترک کرده­ اید؛ یا در همان بار اول از محتوای فیلم لذت برده­ اید؟

فیلم­ ها نباید دنباله ­دار ساخته شوند. در یک جهان ایده­ آل، فیلم نباید به ­خاطر منافع و سود به تولید برسد، اما هیچ ­کس نباید این را نادیده بگیرد که، بنا به دلایلی تجارت نمایشی خوانده می ­شود. این ایده که طرح اولیه هر فیلم توانایی ساخته شدن پنج الی شش فیلم و همچنین ساخت اسپین ­آف و کراس ­اور بین دیگر فیلم­ های خاص را داشته باشد، برای دنیای پرده­ ی نقره­ ای بسیار مضر است.

برای چندین و چند بار درباره این­ که فیلم ­های مستقل درحال مرگ هستند و جایشان را به فیلم­ های دراماتیک (بهتر بگوییم) سریال­ های تلویزیونی یا بلک­ باسترها داده­ اند، گفته ­ایم. درحالی که لزوماً احتیاجی نمی­ بینم که با این موافق باشم که سالن­ های کمتری در سینما برای فیلم­ های مستقل تعلق گرفته ­اند و به جای آن­ ها ما شاهد شبکه­ هایی مثل آمازون و هلو و نتفیلیکس هستیم که فیلم­ ها را برایمان پخش می ­کنند.

نتیجه ­ی این تفکر هم فقط این مورد را دربردارد که اگر شما بخواهید یک فیلم سینمایی بسازید، یا مجبورید آن را از گروه فیلم­ های دنیای ­سینمایی قرار دهید، و یا یک فیلم پیکساری بسازید.

موضوع این نیست که اکثریت فیلم­ ها زمینه­ ای برای ساخته شدن دنیای ­سینمایی هستند، یا حتی بهتر و بزرگ ­تر از آن. نگاهی به بتمن در برابر سوپرمن بیندازید؛ نه تنها فیلم بد بود، بلکه المان ­هایی هم وجود داشت که حس عجله در ساختن این فیلم را منتقل می ­کرد، چون، واقعاً هم با عجله ساخته شده بود!

راهی که آن ­ها برای معرفی کاراکترهای دی­ سی(DC) در پیش گرفتند، هیچ نفعی برای استودیو ندارد، برای فیلم هم منفعتی ندارد، و حتی برای کل دنیا هم سودی نداشت. وقتی پای دنیای ­سینمایی وسط کشیده می­ شود، شرافت هنری هیچ اهمیتی ندارد. آن ­طور که از بتمن در برابر سوپرمن پیداست، تا زمانی که استودیو سود خودش را بکند، هر چند تا کاراکتر که بخواهد توی فیلم می ­چپاند!

چون توانایی انجام کاری را دارید، به این معنی نیست که حتماً باید انجامش بدهید. هالیوود، و این میلش برای تبدیل هر فیلمی به ماشین تولید مثل چندگانه، به شدت مسیر خسته کننده شدن را در پیش گرفته است.

هر فیلمی می ­تواند به تنهایی وجود داشته باشد و احتیاجی نیست تبدیل به دنباله یا حق امتیازی شود، بیشتر مواقع هم تجربه این را نشان داده که فیلم بهتری هم از آب درمی آید. مثل فیلم های شین بلک که: مرد­خوب و بوس بوس بنگ بنگ نمونه­ های عالیش هستند. داستان کامل و محتوا غنی بود و احتیاجی به تجدید دیدار با کاراکترها لازم نیست.

 

فیلم های زیادی دچار این اپیدمی کشنده شدند و در انتها فقط برای سازندگانشان رسوایی بر جای گذاشت. نمونه : سواری در کنار هم 1 و 2. فیلمی که فاجعه بودن قسمت اولش را با ساخت قسمت دوم تکمیل کرد.

بعضی وقت­ ها رها کردن یک فیلم، بهترین تصمیم از سمت استودیو سازنده­ اش می­ تواند باشد.

وقتی یک دهه بعد به تصمیمی که گرفتند برمی ­گردند و نگاه می ­کنند، می ­بینند مردم فیلم ­هایی که بدون زرق و برق هستند را می ­پسندند و خود آن ها هم با افتخار از فیلم شان یاد می ­کنند.

بیایید رو راست باشیم؛ در %99 مواقع، اتفاقی مثل پدرخوانده 2 رخ نمی دهد، پس سعی نکنید برعکس این کار کنید. برای مثال، مردان ایکس آخرالزمان اشتراکات بیشتری با پدرخوانده 3 دارد، تا پدرخوانده 2.

البته منظورمان این نیست، هرچند که، چند مدت یک بار هم اتفاق افتاده که دنیای­ سینمایی خوب بوده باشد. مارول بهترین مثال برای این حرف است، اما چه اتفاقی افتاد که برنامه آن ها جواب داد؟

وقتی که مارول تصمیم به خلق دنیای­ سینمایی خودش گرفت، اولین برنامه شان این بود که شخصیت های مهره ­ای و بزرگ شان را به مخاطبان معرفی کنند، مخاطبانی که به وجودشان اهمیت می دادند، قبل از این ­که همه این قهرمان ­ها را درون یک فیلم دور هم جمع کنند. هم چنین مارول مزیت مهمی که از آن بهره برد ، این بود که از شخصیت هایی شروع کرد که طرفداران بیشتری داشتند و از آن مهم ­تر، داستان ­هایی را گرد هم آورد که مزیت این را داشتند که در آینده بتوان چندگانه­ هایی از آنها ساخت.

آن ها عجله نکردند و با برنامه پیش رفتند. بهترین نویسنده ­ها، بازیگران، کارگردان ­ها و از این­ ها مهم­ تر، روی ساختن تک فیلم­ های خوبی که پایه و اساس دنیای­ سینمایشان بود روی آوردند.

این چیزی نیست که بیشتر استودیوها الان انجامش می­دهند، و مساله کاملاً واضح و شفاف است. همه چیز با عجله و زائد احساس می­ شد و به خاطر این جریانات، شرایط سینما بد بود.

استودیوها، احتیاجی نیست که دنیای ­سینمایی بسازید، چون بقیه هم دارند این­ کار را انجام می دهند، و به هیچ ­وجه لازم نیست شما تک تک فیلم ­هایتان را وارد این وادی بکنید.

لازم است به زمانی برگردیم که نگران خوب از آب درآمدن فیلم ­های فانتزی بودیم، قبل از این ­که نگران این باشیم که فیلم در گیشه­ ها خوب می فروشد یا نه. در این میان منکر این نمی شویم که فیلم برای پولسازی هم هست، اما نباید آن فدر غرق تجارت بشویم که جنبه هنری کار را از دست بدهیم. اگه دنیای سینمایی باعث بشود که استودیوی شما لبّ مطلبش تبدیل به فیلم ­های خودمانی بشود، بهتر است که اول از همه، نگران ساختن فیلم ­های خوب بشوید، بعد از آن سراغ فیلم­ های متوسط بروید.

چرا می­ خواهید به­ جای یک فیلم­ برجسته، با پنج تا فیلم وحشتناک و به شدت مزخرف در یاد بمانید؟

نظرات خودتان را با ما درمیان بگذارید.

منبع: Polygon

]]> https://the-city.ir/stop-cinematic-universe/feed/ 0 کاپیتان آمریکا را برادران روسو کاپیتان آمریکا کردند https://the-city.ir/rosso-brothers-captain-america/ https://the-city.ir/rosso-brothers-captain-america/#respond Wed, 26 Oct 2016 11:21:54 +0000 http://www.the-city.ir/?p=402  

چه اتفاقی رخ داد که در انبوه فیلم و سریال های ابر قهرمانی امسال که دیگر دخل همه آدم بدها آمده بود و همه قهرمانان به جان هم افتاده بودند، کاپیتان آمریکا: جنگ داخلی، کمی متفاوت تر از آثار هم سان خود شد و نمرات و دیدگاه های مثبت زیادی را به خود اختصاص داد؟؟

آیا به حق لایق این عنوان است؟؟

در ادامه، با نشریه ی اینترنتی شهر همراه باشید.

 

هشدار
متن حاوی مطالبی است که داستان را فاش می کند.
 

شاید برای شما نیز مثل خودم، قسمت سوم کاپیتان آمریکا، مورد انتظارترین فیلم ابرقهرمانی امسال بود؛ چرا که در سرباز زمستان، دو برادر روسو کاری کردند که می شود گفت فقط نولان از عهده آن برآمده بود و یک فیلم کمیک بوکی را فراتر از بزن بکش هایی که همیشه می دیدیم تبدیل کرده بود.

اما قبل از این که حتی به مرحله شکل گیری داستان برسیم، در همان مبارزه ابتدای فیلم، جلوه های ویژه ضعیف، بدجور ذوق و اشتیاق بیننده را از بین می برد. هر چه باشد در سال 2016 میلادی هستیم و انتظارات از جلوه های ویژه، فراتر از پرواز دادن اسباب بازی ویلسون با جلوه های ویژه ای که کاملاً داد می زند ساخت دست رایانه ها هستم و انفجارهایی که آتششان کم رنگ تر از آتش چهارشنبه سوری خودمان است را می رود.
اما باز هم تیم سازنده، جرأت خوبی را نشان داده که تقریباً اولین فیلم در زمره خود است که تمام اکشن های خود را در روز پدید آورده (و بله، دلیل این که همیشه مبارزات را در شب می دیدیم، به خاطر جو سنگین تاریکی و ماه نیست، بلکه استفاده از تاریکی برای پوشاندن معایب کارهای رایانه ای ست).
هر چه جلوتر می رفتیم، بیشتر به این موضوع شک می کردم که آیا واقعاً دو برادر این فیلم را ساخته اند، چون خبری از داستان منسجمی که تقریباً هیچ وقت در فیلم های کمیک بوکی نمی بینیم اما در سرباز زمستان شاهدش بودیم را نمی یافتم.
captain_america_civil_war_k
در کل شاهد یک ایده ی جالب و تقریباً نو در به جان هم انداختن قهرمانان هستیم که هر لحظه اتحادی از بین می رود و دوباره شکل می گیرد، اما این ایده هرگز به کمالی که در داستان نسخه قبلی فیلم بود نمی رسد و آن قدر که باید و شاید ما را جذب خود نمی کند؛ حتی با وجود این که کارگردان ها دغدغه ی معرفی شخصیت ها را به ما نداشتند، چون قبلاً یا برای هرکدامشان چندگانه هایی ساخته شده و یا خودشان در این چندگانه ها حضور داشتند، و یا در فیلم های دیگر کمپانی ها (مرد عنکبوتی کمپانی سونی) شاهدشان بوده ایم؛ و مثل بتمن مقابل سوپرمنی هم نبود که حکم یک پیام بازرگانی را برای کاراکترهای لیگ عدالت داشت، باز هم داستانی قدرتمند را شاهد نیستیم.
 

در حالت کلی می توان گفت که یک نسخه کوچک تر و کم قدرت تر از انقام جویان را تماشا می کردیم که برای تکمیلش فقط هالک و ثور را کم داشت و آن قدر به داشتن پر حجم بازیگر خود اصرار می ورزید که حتی راضی نبود یک شخصیتش را هم حذف کند و مثال عینی اش را جایی می بینیم که بعد از مرگ مامور کارتر، سریعاً خواهر زاده اش جای خالی او را پر می کند!

هر چند که گاهاً این کاراکترهای تازه وارد بد هم نبودند و بعضی مواقع حتی ما را به وجد آوردند و بعضاً هم نه، مثل پلنگ سیاه که برای اولین بار در فیلمی حضور پیدا می کرد اما همین لباس خوش ساختش باعث شد عاشقش بشویم، یا مرد عنکبوتی که ( هر نسخه ای که از این پسر و عمه اش را می بینیم، در زمان پس رفت می کنند و کوچک تر و جوان تر می شوند) در کمیک اصلی قرار بود به تیم کاپیتان ملحق شود اما علم و ثروت تونی استارک هر دو این شانس را از استیو دزدیدند، و حتی مارتین فریمن که نقش معاون فرمانده نیروهای ویژه را بازی می کرد و حقیقتاً هم نفهمیدیم برای چه کاری در فیلم جای گذاری شده بود! و در نهایت راس اعصاب خورد کن که از دو فیلم هالک او را ندیده بودیم و گویا در این مدت سرش مشغول بوده و تبدیل به وزیر کشور شده.
کاپیتان آمریکا
از عنصر داستان منسجم که (نتوانستیم در این فیلم پیدا کنیم) بگذریم، به مهم ترین مورد فیلم های ابرقهرمانی می رسیم، یعنی اکشن؛ و بدون هیچ اغراقی باید بگویم که بهترین صحنه های مبارزات سینما را در این فیلم یافتم. نه در حد انتقام جویان و مردی از پولاد بود که فقط ترکاندن برج ها و شهرها حالیشان می شد، و نه در اندازه سریال جسیکا جونز که جز قسمت آخر هیچ اکشنی ندیدیم بود. همه موارد به جا و کاملاً درست استفاده شده بودند؛ مبارزات رو در رو و طولانی، نه اسنایپری و فقط یک شلیکی.
و به نظر خودم همین تک مورد در موفقیت بالای فیلم نقش به سزایی داشت، چرا که همان طور که در یادداشت فیلم بتمن مقابل سوپرمن نیز قبلاً گفته بودم، بیننده یک فیلم اکشن را تماشا می کند و داشتن اکشن، مهم ترین اولیت برای این گونه آثار است.
با همه این تفاسیر، کاپیتان آمریکا جنگ داخلی، با گردهمایی دوباره شخصیت های مارول و گنجاندن طنزی که در بیشتر صحنه هایش وجود داشت و رعایت اصل ایجاد مبارزات کمدی در یک فیلم کمیک بوکی (برخلاف رقیب دیرینه اش) و مهم تر از همه، صحنه های مبارزه نفس گیر و فوق العاده زیاد،  یکی از فیلم های خوب امسال بود و قطعاً با تماشایش لذت خواهید برد.
 
نظر شما چیست؟
آیا از تماشای این فیلم لذت بردید؟
]]>
https://the-city.ir/rosso-brothers-captain-america/feed/ 0