نکسوس – نشریه شهر ® https://the-city.ir بهترین های دنیای فانتزی ☠ مهد ادبیات گمانه زن Sun, 29 Jul 2018 18:39:10 +0000 fa-IR hourly 1 https://wordpress.org/?v=6.1 https://the-city.ir/wp-content/uploads/2021/08/cropped-1a10e375bae1d923e7e22e7477eb50a4-32x32.png نکسوس – نشریه شهر ® https://the-city.ir 32 32 جادوی ممنوع https://the-city.ir/forbidden-magic/ https://the-city.ir/forbidden-magic/#comments Sun, 29 Jul 2018 18:39:10 +0000 http://www.the-city.ir/?p=3257 با قسمت سوم سری مقاله‌های نکسوس همراه نشریه‌ی شهر باشید.

در بحث جادو نقطه نظرها متفاوت است. در واقع این تفاوت‌های فلسفی و این دیدگاه‌های روانشناسی است که باعث می‌شود جادوگران تخصص‌های مختلف برای خود انتخاب کنند. پذیرفتن یا نپذیرفتن موضوعات مختلف جادویی بین جادوگران کاملاً شخصی است و اینکه جادویی باید یا نباید استفاده شود به نظر افراد مربوط است نه به طبیعت آن‌ها. البته به جز زمانی که بحث در مورد نکرومنسی باشد. در دنیای جادوگری همه می‌دانند که نکرومنسی ممنوع است.

برای اینکه در مورد نکرومنسی صحبت کنیم ابتدا لازم است از یکی از مفاهیم بسیار پایه‌ای در مورد جادو صحبت کنیم. اینکه جادوگری دقیقاً به چه معناست. با وجود اینکه پنج نوع کلی جادوگری (مراجعه به مقاله‌ی اول) وجود دارد، اما می‌توان همه‌ی چهار دسته‌ی دیگر را بخشی از دسته‌ی اول که آلتریشن (Alteration) نامیده می‌شود دانست. در واقع همانطور که از اسم این دسته پیداست، جادوگری یعنی کسب مهارت در زمینه‌ی کنترل نیروهایی که بر ذات چیزهای مختلف مسلط هستند و درون آن‌ها موجود می‌باشند (مانند انواع منابع جادویی نظیر مانا) که در مرحله‌ی بعد جادوگر با ایجاد یک یا چند تغییر باعث افتادن اتفاقاتی می‌شود که آن‌ها را جادو می‌نامیم. همان‌طور که یک برنامه‌نویس کامپیوتر توانایی این را دارد که فرای زیبایی‌های گرافیکی صفحه‌ی نمایش کدهای سازنده‌ی یک برنامه را ببیند که با زبان اعداد و ارقام نوشته شده‌اند و او با دانستن این زبان می‌تواند تغییراتی مانند اضافه یا کم کردن همین اعداد و ارقام، کدها را انجام دهد و باعث ایجاد یک تغییر بزرگ‌تر در روند کلی یک برنامه شود. در واقع ذات ارقام و کدها از قبل موجود بود و برنامه‌نویس با جابجایی یا اضافه و کاستن به آن‌ها به اهداف نهایی خود می‌رسد. در مورد جادو نیز شرایطی مشابه برنامه‌نویسی وجود دارد. انواع منابع جادو برای مثال مانا در ذات طبیعت وجود دارند. در هوایی که نفس می‌کشیم و یا در آبی که می‌نوشیم. همان‌طور که همه چیز از نظر ریاضیات تعریفی دارند از نظر جادو نیز مفاهیمی در مورد همه چیز وجود دارد. و در نهایت همان‌طور که یک برنامه نویس قابلیت تغییر در ساختار یک برنامه را دارد یک جادوگر با داشتن دانش بر طبیعت و فرای آن و با دید مخصوص به این امر می‌تواند با تغییراتی که در مانای موجود در اشکال بوجود می‌آورد محیط را در کنترل خود قرار دهد. 

توجه کنید که همه ی موارد مطرح شده در ضمینه‌ی جادو در راستای طبیعت هستند. حتی اگر زمانی جادوگری باعث آتش گرفتن جنگلی بشود، سوختن یک جنگل هنوز بخشی از خود طبیعت است هرچند که باعث نابودی مراتع طبیعی شده باشد هنوز با ذات طبیعت مخالفتی نمی‌کند. در واقع ذات جادوگری که آلتریشن باشد در جهت تغییر است. چه نابودی و چه احیا همگی بخشی از آن طبیعت عظیم هستند. اما نکرومنسی…

 

18f0e7493cc65b12b47f729273e69c37

 

طبیعت قوانین خود را دارد. موجودات به دنیا می‌آیند، زندگی می‌کنند و بعد می‌میرند. ارواح این موجودات به مرحله‌ی بعدی زندگی خود می‌روند و این زمانی است که اجسادشان به طبیعت باز گردانده شوند و با این بازگشت به آرامش مخصوص خود برسند. اکثر ما با ارواح خبیث آشنا هستیم. این اشباح ناآرام نمونه‌ای بر این موضوع هستند که اگر روحی از آرامشش محروم شود چه اتفاقی می‌افتد و چه زیان‌هایی به دنیای زندگان وارد می‌شود. موضوع ارواح مربوط به ضمینه‌ای متفاوت از آن چیزی است که اکنون از آن در حال صحبت هستیم اما مثال واضحی از این است که چه اتفاقی می‌افتد زمانی که طبیعت به هم بخورد. در واقع پایه‌ی نکرومنسی دقیقاً نقطه‌ی مخالف آن است. یعنی حال که روحی از جسمی جدا شد از سمت دیگر برای جسم چه اتفاقی خواهد افتاد؟ در واقع آیین تشیع جنازه که به اندازه‌ی سن خود بشریت قدیمی است همیشه در میان بوده است. نکرومنسی یعنی کنار زدن تمام این آیین‌ها. در واقع پایه‌ی این نوع جادوگری یک نوع جادوی خاص به نام ری انیمیشن (reanimation) به معنای حرکت دوباره است. طی آن اجساد مرده که دیگر تحرکی از خود ندارند وادار به حرکت می‌شوند. معروف‌ترین مثال آن زامبی (zombie) ها هستند. اجساد مردگانی که تازه از قبر بیرون کشیده می‌شوند و با استفاده از یکی از منابع جادویی کنترل بدن آن‌ها به دست جادوگر داده می‌شود.

 

themark by algido d9foset

 

شاید به این فکر کنید که استفاده از بدن مردگان می‌تواند بسیار مفید واقع شود. به هر حال آن‌ها مرده‌اند و اکنون به اجساد خود نیاز ندارند. از طرفی استفاده از این اجساد به جای سربازهای واقعی می‌تواند مانع کشته شدن بسیاری دیگر بشود و نکرومنسی در این موضوع ایده‌آل به نظر بیاید. در پاسخ باید گفت بله در تئوری این موضوع به نظر منطقی می‌رسد اما به چه قیمت؟ جسدی به همراه روح صاحب آن یک زندگی را چه خوب چه بد تجربه کرده و اکنون مرده است. حال یک نیروی بیگانه آرامش این جسد را به هم می‌زند و با زور و بدون پرسیدن هیچ سوالی نه تنها دستور به بازگشت می‌دهد بلکه می‌خواهد این جسد را به بردگی بگیرد و فرای از تاریخ مصرف یک چیز آن را استفاده کند. این‌ها دیگر در راستای طبیعت نیستند بلکه با آن به شدت متضادند. از طرف دیگر بین انسان‌ها برابری وجود دارد و اینکه از نظر مقامی متفاوت باشند تنها در جهتی منطقی است یک بحث رهبری و اداره مطرح باشد. به نوع دیگر می‌توان گفت که خود مرگ برای همه یکسان است. حال اینکه پس از مرگ جادوگری خود را برتر از دیگران ببیند و به شکل توهین‌آمیزی مردگان را به خدمت خود بگیرد را خودتان قضاوت کنید

 

roman tishenin 37 2v

بحث دیگر در این موضوع است که نکرومنسی چگونه امکان پذیر است ؟ در طی نکرومنسی استفاده از یک منبع قالب بر اشیا کنترل آن ها را به جادوگر می دهد. مثلا برای جسدی که هنوز از بین نرفته باشد نکرومنسی با کنترل مغز و فرمان دادن به آن باعث حرکت بقیه ی بدن می شود. از سمت دیگر یافتن اجساد تازه سخت است. اجساد قدیمی تر که تنها به شکل استخوان موجود هستند نیز به کار می آیند. در واقع جادوگر با استفاده از ذهن خود نقش مغز را برای این استخوان ها بازی میکند و مفاصل را به حرکت در می آورد. در وهله ی بعد می توان این موضوع را مطرح کرد که نکرومنسر ها چگونه بدون حضور اجساد به نکرومنسی دست می زنند ؟ جواب بسیار ساده است. جادو ی دومی به نام کانجوریشن ( conjuration ) یا احضار ( Summoning ) . طی این فرآیند جادوگر با ایجاد پرتال هایی در بین جهان ها و مکان های مختلف جسمی را از مکانی به مکان دیگر انتقال می دهد. البته در انواع آن این موضوع نیز مطرح است که معمولا این انتقال ها به شکل کامل صورتی نمی گیرند و در اکثر موارد شکلی محدود از آنها احضار می شود که این می تواند حتی به نفع احضارگر نیز باشد چرا که نابودی یک جسم در حالت احضار شده به معنای نابودی کامل آن نخواهد بود. 

با وجود اینکه نکرومنسر ها اکثرا به شکل ارباب هایی دیده می شنود که مردگان را کنترل می کنند باید توجه داشته باشیم که اکثر جادوگر ها توان مبارزه دارند و به دیگران برای انجام این کار نیاز ندارند هرچند که آن را ترجیح بدهند. با توجه به این موضوع از توانایی های نکرومنسر ها می توان به انفجار اجساد اشاره کرد. با وارد کردن فشار به روحی که در حال خروج از بدن است یا با خروج بسیار سریع منبعی مانند مانا از یک جسد امکان انفجار یک جسد به شکل خطرناکی برای یک محدوده ی کوچک وجود دارد. از سوی دیگر نکرومنسر ها این توانایی را دارند که به اتصال چندین جسد به یکدیگر یک جسم بسیار عظیم تر بوجود آورند که از لحاظ فیزیکی بسیار برتر از حالت معمولی باشند. در نهایت هم می توان به جادوی اساتید نکرومنسی اشاره کرد که طی آن آنها خود را به کنترل می گیرند و وارد فرمی فراتر برای انجام نکرومنسی می شوند. اینگونه فرض کنید که همان برنامه نویس اکنون خود از کد ها و ارقام بوجود آمده باشد و کنترل تغییرات را نیز در دست داشته باشد. و بسیاری دیگر از توانایی های این نوع جادوگران که در اینجا به علت تنگی متن و زمان نام برده نشد. 

 

2f00f79550a7906c818aefb1a0be5e2e

در آخر نیز به خود نکرومنسرها می‌پردازیم. همانگونه که شغل‌های مختلف نیازهای روحی متفاوت دارند، جادوگرهای متخلف نیز شخصیت‌های متفاوتی دارند. روحیات یک باغبان و یک قصاب و یک پلیس کاملاً با یکدیگر متفاوت هستند. پس اگر شخصی شغلی را می‌پذیرد، در آن زمینه از نظر روحی توانایی دارد. در مورد جادوگران نیز این مطلب مطرح است که بر اساس روحیات یک فرد به سمت چگونه جادویی کشیده می‌شود. افرادی که از منابع دیواین (Divine) استفاده می‌کنند روحیاتی پاک و آرام دارند. از سوی دیگر آن‌هایی که پایرومنسی (Pyromancy) را انتخاب می‌کنند روحیه‌ای نابودگر و سوزنده همانند آتشی که به کنترل‌شان در می‌آید را به همراه دارند. و اما نکرومنسرها. تا الان با خواندن این متن می‌توانید تشخیص دهید که چگونه افرادی به نکرومنسی رو می‌آورند. افرادی که حتی به حقوق مردگان نیز رحم نمی‌کنند و آشکارا به مبارزه علیه طبیعتی دست می‌زنند که خود بخشی از آن هستند. البته مفاهیمی مانند استفاده‌ی مردگان به‌جای ارتش‌های زنده از انسان‌ها هرچند که عقلانی و به صرفه به نظر برسد می‌بینید که چنین مفاهیمی در دست نکرومنسرها به سرعت مورد سواستفاده قرار می‌گیرند. حتی اساتید نکرومنسی حاضر به ورود به حالتی نیمه جان هستند فقط برای اینکه جادوی نکرومنسی خود را پیاده کنند. تصور کنید که از مفهوم مرگ فقط فرآیند کشته شدن و کنترل اجساد در حال پوسیدن موضوع اصلی زندگی فردی باشد. البته این‌ها همه برای عموم نکرومنسرهاست. همیشه در همه‌ی گروه‌ها هم افراد خوب و هم افراد بد حضور دارند و اینکه بگوییم همه‌ی نکرومنسرها کاملاً پلید هستند یک امر اشباه است. شاید اگر قوانین سرسختانه‌ی نانوشته‌ی بین جادوگران همگی بر ضد نکرومنسی نبودند و برعکس اکثر مواقع افرادی که عقل سالمی دارند و به دیوانگی کشیده نمی‌شنود نکرومنسی را مطالعه و بررسی می‌کردند این جادو می‌توانست فواید بسیاری نیز داشته باشد اما با اندک تفکری می‌توان دید که سو استفاده از این فواید چگونه به سرعت نابودی را به همراه خواهد داشت. 

 

NIoGM4C

امیدوارم از خواندن این مقاله لذت برده باشید. به دیگر مقالات در موضوعات مختلف نیز سر بزنید! 

]]>
https://the-city.ir/forbidden-magic/feed/ 2
نکسوس | فرزندان سنگرومنسی https://the-city.ir/children-of-sangromancy/ https://the-city.ir/children-of-sangromancy/#comments Thu, 05 Apr 2018 15:26:44 +0000 http://www.the-city.ir/?p=3031 با وجود انواع فعالیت‌هایی که در سنگرومنسی یا بلاد مجیک انجام می‌شود یکی از بزرگ‌ترین فرآورده‌های این رده از جادوگری را می‌توان وجود خون آشام‌ها دانست. در ادامه با نشریه‌ی شهر همراه ما باشید.

بسیاری وجود خون آشام‌ها را مرتبط با الف‌ها می‌داند؛ از آنجایی که در برخی موارد وجود آن‌ها به زمان‌های قبل از وجود انسان‌ها مربوط می‌شود و دیگر اینکه رابطه‌ای نزدیک بین الف‌ها و سنگرومنسی وجود دارد. 

خود خون آشام‌ها به دسته‌های بی‌شماری تقسیم می‌شوند و در هرگونه دسته بندی همیشه عده‌ای جا می‌مانند. از اساطیر آن‌ها معروف‌ترین نمونه‌ها مربوط به اروپا می‌باشد. هرچند که تقریباً در تمام فرهنگ‌ها وجود دارند و علاوه بر نمونه‌های معمول، می‌توان آن‌ها را در اسطوره‌های استرالیا، ژاپن و غیره نیز دید. در تمامی موارد، اختلافی بسیار کمی بین کلیات ماجرای آن‌ها وجود دارد. 

به شکل کلی، زمانی که کلمه‌ی خون آشام را استفاده می‌کنیم، گروهی بسیار بزرگ را مورد خطاب قرار می‌دهیم. در نمونه‌هایی تنها به موجودات خون خواری اشاره می‌کنیم که تفاوتی با حیوانات ندارند و در مواردی دیگر مستقیماً به موجوداتی اشاره می‌کنیم که شبیه به خفاش‌هایی عظیم الجسه هستند. در حالی که  می‌توانیم در حال صحبت از موجوداتی با شباهت‌های بسیار زیاد به انسان‌ها باشیم. 

با توجه با ذات سنگرومنسی، توانایی‌های انواع خون آشام‌ها با یکدیگر متفاوت است و به نسبت تمرکزی که هر خون آشام بر روی سری توانایی‌های خاصی دارد، قدرت‌های متفاوت نیز کسب می‌کند. برای مثال گروهی از خون آشام‌ها تنها علاقه‌مند به دریافت خون موجوات نیستند بلکه اجساد آن‌ها را نیز می‌خورند. این در حالی است که عموم خون آشام‌ها علاقه‌مند به این هستند که اجساد را با استفاده از نکرومنسی یا خود سنگرومنسی برای به خدمت گرفتن آن‌ها استفاده کنند. باید توجه داشته باشیم که سنگرومنسی و نکرومنسی، جادوهای به بردگی گرفتن دیگر موجودات هستند. در مواردی نیز دیده می‌شود که خون آشام اجساد را از خون خالی می‌کند سپس نکروفیج‌ها آن اجساد را می‌بلعند و به همین شکل یک خون آشام آن‌ها را کنترل می‌کند. 

در این زمینه که خون نقش اصلی را برای هر سنگرومنسر و یا هر خون آشام ایفا می‌کند هیچ شکی نیست، اما اینکه ارتباط هر خون آشام با میزان مصرف خون چگونه است اندک تفاوت وجود دارد. قوی‌ترین خون آشام‌ها نیازی به مصرف خون برای زنده ماندن ندارند، البته این تا زمانی است که از قدرت‌هایی که سنگرومنسی در اختیار آن‌ها قرار می‌دهد استفاده‌ی چندانی نداشته باشند. در موارد دیگر بعضی خون آشام‌ها به اندازه ای که هر موجود زنده نیازمند به آب برای فعالیت است به خون نیاز دارند. گاهی دیده می‌شود که برخی خون آشام‌ها حتی به مصرف آن اعتیاد دارند و ترک خون برایشان سخت است که در چنین مواردی خون آشام‌ها به دیوانگی می‌رسند و ترد می‌شوند. برخی نیز باید خون را به عنوان غذا و یا سوخت مصرف کنند تا بتوانند زنده بمانند. 

به جز خود خون، دیگر مواردی که با خون آشام‌ها در ارتباط هستند را می‌توان آینه، خورشید، سایه، سیر، شمع، آب مقدس، نقره، چوب، صلیب، طلا و آتش دانست. البته بارها و بارها دیده می‌شود که یک خون آشام نسبت به این موارد حساسیت چندانی نشان نمی‌دهد. این را می‌توان ناشی از قدرت یک خون آشام دانست. هرچه یک خون آشام قوی‌تر و یا پیرتر باشد نسبت به چنین مواردی مقاوم‌تر است و برعکس. 

thumb 350 242417

موجودات زیادی نیز با آن‌ها در ارتباط هستند. چه اساطیری و چه موجودات طبیعی. کلاغ، زاغ، خفاش، مار، مگس، سگ و گربه از معروف‌ترین این موجودات هستند. البته ارتباط با گرگ‌ها نیز در این بین جا دارد، هرچند که بیشتر مربوط به گرگینه‌ها هستند که آن‌ها از رقبای خون آشام‌ها محسوب می‌شوند. از موجودات اساطیری در ارتباط با آن‌ها می‌توان اژدها (Dragon)، گابلین (Goblin)،  گرملین (Gremlin)، گارگویل (Gargoyle)، گارگون (Gargon)، نکروفیج (Necrophage) ها، اشباه (Spectre)، در برخی موارد شیاطین (Demon) و غیره را نام برد. البته نباید فراموش کرد که ( Ghoul ) ها به عنوان نکروفیج یا حاصل سنگرومنسی مهم‌ترین موجودات افسانه‌ای در ارتباط با آن‌ها هستند. 

DGgargoyle

در مواردی ارتباط با مارها باعث تقویت قدرت دندان‌ها و توانایی‌های مربوط به آن می‌شود. در حالی که نزدیکی به خفاش‌ها در مواردی باعث می‌شود که خون آشام نیز بال در بیاورد. در مواردی نیز دیده می‌شود که بسته به نوع جنسیت توانایی‌های آن‌ها تفاوت پیدا می‌کند. همانند تفاوتی که یک ویچ (Witch) با یک وارلاک (Warlock) دارد. در نمونه‌ای دیگر می‌توان تفاوت بین خون آشام‌ها را بین تفاوت مکان تولدشان مشاهده کرد. برای مثال گروه خاصی از خون آشامان که به نام اکیمارا معروف شده‌اند را عموماً شرقی می‌دانند. آن‌ها را به شکل افراد خوش پوش مجسم می‌کنند درصورتی که در دیگر باورها همان اکیماراها را موجوداتی وحشی صفت تجسم می‌کنند که به سرعت حرکت می‌کنند و علاقه‌مند به خوردن خون اجساد پس از مرگشان هستند. و یا برخی خون آشام‌ها که عموماً بریتانیایی تصور می‌شوند و رفتارهای سیاسی خاصی دارند. 

به نسبت میزان قدرتی که یک خون آشام دارد، وضعیت زنده ماندنش تغییر می‌کند. برخی خون آشام‌ها این‌گونه تصور می‌شوند که هرگز کشته نمی‌شوند. برخی دیگر فقط به دست یک خون آشام دیگر کشته می‌شوند. در مواردی مرگ آن‌ها موقت است. مثلاً اگر فرو بردن تکه‌ای چوبه به قلبشان باعث مرگ آن‌ها شده، تنها تا زمانی برنمی‌گردند که آن تکه چوب در جسدشان باقی بماند. در مواردی دیگر فقط جدا شدن سر آن‌ها از تنشان باعث مرگشان می‌شود. ضعیف‌ترین خون آشام‌ها با ابزار و به شکل معمولی کشته می‌شنود که تنها برتری آن‌ها این است که از پیری نمی‌میرند.

 خون آشامان ضعیف‌تر، معمولاً در خدمت قوی‌ترها هستند. در مواردی حتی مردم عادی که در ارتباط به خون آشام‌ها هستند نیز بدون داشتن اراده‌ای در مقابل جادوی آن‌ها به آنان خدمت می‌کنند. تفاوت قدرت خون آشام‌های ضعیف‌تر و یا مردمی که در خدمت یک خون آشام هستند به نحوه‌ی به بردگی گرفته شدن آن‌ها نیز بستگی دارد. برخی توسط گاز گرفته شدن توسط یک خون آشام تبدیل می‌شوند و یا در مواردی خون آشام برای به کنترل گرفتن دیگری از جادوهای مربوط به کنترل ذهن استفاده می‌کند. در موارد دیگر نوشیدن خون یک خون آشام قوی باعث تبدیل خون آشام‌های ضعیف‌تر می‌شود. قوی‌ترین خون آشام‌ها مستقیماً با بلاد مجیک تبدیل می‌شوند. خون آشام‌های این چنینی معمولاً سردمدار قبایل بزرگ خون آشامی هستند. تفاوت انتخاب‌هایی که این دسته از خون آشام‌ها در نحوه‌ی برخوردشان با قدرت‌های خون آشامی‌شان دارند باعث می‌شود که اعضای زیرین قبیله‌های آن‌ها که توسط آنان تبدیل شده‌اند نیز این توانایی‌ها را دارا باشند.

746702 large fantasy vampire wallpaper 1920x1200 pc

معمولاً قبایل مختلف خون آشامی با یکدیگر درگیر هستند و نحوه‌ی دیدشان باعث اختلاف‌های فراوان میان آن‌ها می‌شود. البته به طور متعدد دیده می‌شود که زمانی که دشمنی مشترک در میان باشد به سرعت با یکدیگر متحد می‌شوند، هر چقدر هم که تفاوت داشته باشند. از معروف‌ترین گروه‌های مرتبط با آن‌ها قطعاً گرگینه‌ها هستند که دشمنی فراوانی با خون آشامان دارند. معمولاً نکرومنسرها نیز بسیار جذب خون آشام‌ها می‌شوند . جادوگران که با دیواین (Divine) در ارتباط هستند بسیار با آن‌ها دشمن هستند. از دیگر دشمنان آن‌ها می‌توان هایدرومنسرها و ویچ ( witch ) ها را نام برد. البته رابطه‌ی صلح آمیز با ویچ‌ها و وارلاک‌ها نیز برخی موارد دیده می‌شود. معمولاً افرادی که با طبیعت در ارتباط هستند نیز از آن‌ها متنفر هستند ، برای مثال دروید (Druid) ها.

 

thumb 350 41164

 

برای آشنایی با دیگر گروه‌های جادویی، منتظر بقیه‌ی مقالات ما باشید.

نظر شما راجع به این مطلب چه بود؟ کدام دسته از این خون آشامان را بیشتر به وجدتان می‌آورند؟ 

]]>
https://the-city.ir/children-of-sangromancy/feed/ 10