Darren Dash – نشریه شهر ® https://the-city.ir بهترین های دنیای فانتزی ☠ مهد ادبیات گمانه زن Sun, 13 Nov 2022 12:24:38 +0000 fa-IR hourly 1 https://wordpress.org/?v=6.1 https://the-city.ir/wp-content/uploads/2021/08/cropped-1a10e375bae1d923e7e22e7477eb50a4-32x32.png Darren Dash – نشریه شهر ® https://the-city.ir 32 32 دانلود کتاب آفتاب سوختگی (پست ثابت) https://the-city.ir/darren-dash-sunburn-farsi-book-download/ https://the-city.ir/darren-dash-sunburn-farsi-book-download/#comments Thu, 21 Feb 2019 18:48:29 +0000 http://www.the-city.ir/?p=2610 کتاب جدید دارن شان با عنوان آفتاب سوختگی، توسط نشریه ی شهر ترجمه شده و به صورت فصل به فصل آماده ی دانلود است. اکنون شما در این مطلب می توانید با توجه به برنامه ی مدوّن انتشار فصل به فصل این کتاب، آن را مشاهده کرده و  دانلود نمایید.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

نام کتاب: آفتاب سوختگی (به انگلیسی: Sunburn)

نویسنده: دارن دش (تخلص دارن شان برای کتاب هایی که در ژانر بزرگسال می نویسد)

مترجم و ناشر: سامان کتال – نشریه ی شهر

تعداد صفحات کتاب اورجینال: 314

تعداد صفحات کتاب ترجمه شده: 380 صفحه

ژانر: ترسناک ، دلهره آور، رازآلود

رده ی سنی : بزرگسالان (مناسب برای افراد بزرگتر از 18 سال)

سبک داستان: ترسناک – رئال

روایت: سوم شخص

قیمت کتاب در اروپا و آمریکا: 15 دلار

 

 

برنامه زمانی انتشار فصل به فصل کتاب آفتاب سوختگی

 

بخش اول: پیش به سوی تعطیلات تابستانیِ دسته جمعی

مقدمه ی مترجم (مهم)

دانلود بخش اول بصورت کامل

 

بخش دوم: در جاده ای که فقط خدا می داند به کجا ختم می شود

دانلود بخش دوم بصورت کامل

 

بخش سوم:  Hail Hail The Gang’s All Here

دانلود بخش سوم بصورت کامل

 

بخش چهارم: اگه به طرف جنگل بری، بدجوری غافلگیر می­شی

دانلود بخش چهارم بصورت کامل

 

بخش پنجم: تا میتونی فقط سریع فرار کن

12 اسفند

بخش ششم (پایانی) : گیر افتاده در تله ی موش ها

2x اسفند

 

 

کانال تلگرام نشریه ی شهر

]]>
https://the-city.ir/darren-dash-sunburn-farsi-book-download/feed/ 134
حرکت طلایی دارن شان چه بود؟ https://the-city.ir/the-golden-movement-of-darren-shans/ https://the-city.ir/the-golden-movement-of-darren-shans/#comments Sat, 09 Dec 2017 20:15:49 +0000 http://www.the-city.ir/?p=2528 بر همگان واضح است که اکنون دارن شان یکی از پرطرفدارترین نویسندگان ژانر فانتزی در دنیاست و پیر و جوان از همه‌جای دنیا طرفدار او هستند و کتاب‌هایش را چندین و چند بار خوانده اند. حال می‌خواهیم راز این موفقیت را کشف کنیم. با ما همراه باشید!

 

 

 

 

 

 

دارن شان وقتی برای اولین بار دست به قلم برد، تصمیم گرفت برای بزرگسالان کتاب بنویسد. او کارش را با آیوامارکا (اولین جلد سه گانه‌ی شهر) در دهه‌ی 90 میلادی شروع کرد و به انتشار آن نیز تن داد، اما پس از مدتی دست نگه داشت. او ایده‌ی ناب‌تری در ذهن داشت و قصدش این بود که با یک تیر چند نشان را بزند. بنابراین روایت تخیلی زندگی‌اش را برای رده‌ی سنی کودک و نوجوان تحت عنوان حماسه‌ی دارن شان (سرزمین اشباح) به رشته‌ی تحریر درآورد.

طی سال‌های 2000 تا 2002 مجموعه‌ی سرزمین اشباح در بیش از 40 کشور دنیا (هم کشورهای حامی و هم کشورهای ناقض کپی رایت) بیش از 9 میلیون دلار فروش داشت و دارن شان بر این شد که دموناتا را بنویسد. 12 جلدی دموناتا که آن نیز به مانند سرزمین اشباح در رده‌ی سنی کودک و نوجوان بود به اتمام رسید، دارن شان به موازات جلاد لاغر، تصمیم گرفت سه گانه‌ی شهر را ادامه دهد؛ اما این‌بار به شکلی متفاوت.

به زعم بنده، چون در آن سال‌ها، داستان‌هایی مانند هری پاتر، دلتورا و … طرفداران بی‌شماری داشتند، دارن شان تصمیم گرفت نبض بازار را در دست بگیرد، روی علاقه‌ی قلبی‌اش (که نوشتن رمان بزرگسالان بود) سرپوش بگذارد و با موجی که برای سنین پایین‌تر طراحی شده بود همراه شود و موفق هم شد. او بزرگترین ماهی را از این دریا صید کرد و موفقیت‌اش روز افزون شد. حالا دلیل این موفقیت را مو به مو توضیح می‌دهیم.

جلد اول سه گانه‌ی شهر که چند سال قبل تحت عنوان آیوامارکا منتشر شده بود، این‌بار با اندکی تغییرات، با نام مجمع مردگان مجدداً انتشار یافت و طی دو سال آینده، کتاب‌های افق دوزخ و شهر مارها سه‌گانه‌ی شهر را تکمیل کردند. اما نکته‌ی مهم این بود که سه گانه‌ی شهر، دیگر در رده‌ی سنی کودک و نوجوان نوشته نشد، و دارن شان این مجموعه را تحت لیبل دی.بی شان منتشر نمود و اعلام کرد که خواندن این مجموعه مناسب افراد زیر سیزده‌ سال نیست!

در اینجا دارن شان کار نیمه‌تمام‌اش را تمام کرد. او به آرزویش رسید و اولین مجموعه‌ی بزرگسالش را تحت یک مجموعه‌ی سه جلدی منتشر کرد. پس از آن، دارن شان کتاب بانوی سایه‌ها را روانه‌ی بازار کرد و نکته‌ی بارز این تک جلدی این بود که این یکی هم در رده‌ی سنی بزرگسالان نوشته شده بود. آنگونه که دارن شان در انتهای کتاب بانوی سایه‌ها آورده بود، این تک جلدی بین سال‌های 1999 تا 2012 نوشته شده بود! یعنی دارن شان به موازات سه گانه‌ی شهر، دیموناتا، سرزمین اشباح و چند تک جلدی کودکانه‌ی دیگر، همزمان روی این کتاب هم کار کرده و آن را در رده‌ی سنی محبوبش یعنی سنین جوانان منتشر نموده است.

کتاب های دارن شان اصلی

حال با همه‌ی این توضیحات، سؤال این است که چرا دارن شان با وجود علاقه‌اش به نوشتن برای بزرگسالان، به کتب نوجوان روی آورد و در منتشر نمودن کتاب‌های بزرگسالانه‌اش تعلل کرد؟

شاید جواب این سؤال این باشد که دارن شان در پی یک زمینه‌سازی برای شناساندن خودش به هر دو طیف جامعه (یعنی کودکان و بزرگسالان بود). یعنی چه؟ اکنون با ذکر یک مثال توضیح می‌دهیم:

دارن شان از سال 2009 به بعد، تمرکزش را بر روی کتاب‌های بزرگسالان گذاشت و پس از سه‌گانه‌ی شهر و بانوی سایه‌ها، سه کتاب دیگر با نام‌های آفتاب‌سوختگی، آلوده و زلال، و جایی دیگر برای قشر بزرگسال نوشت و تحت لیبل “دارن دَش” منتشر کرد. اما این نکته هم لازم است که به موازات این‌ها، دارن شانِ باهوشِ ما مجموعه‌ی زامبی را نیز به دست مخاطبان نوجوانش رساند تا با یک تیر چند نشان را بزند! او در طی این سال‌ها هم زام-بی را به خوردِ قشر نوجوان داد، و سه کتاب بزرگسال دیگر را هم به خوانندگان مسن‌تر خود هدیه کرد؛ و این بزرگسالان چه کسانی هستند؟ همان نسلی که یک زمانی کودک و یا نوجوان بودند و با کتاب‌های سرزمین اشباح و دموناتا بزرگ شده بودند!

Darren shan dash

فرمول جالبی نبود؟

آیا به هوشِ سرشارِ دارن شان ایمان نیاوردید؟!

یک مثال کاربردی دیگر می‌زنم:

من و شمایی که اکنون یک بزرگسال محسوب می‌شویم، وقتی کتاب‌های سرزمین اشباح و دموناتا را خواندیم، یک نوجوان 11-12 ساله بیشتر نبودیم. ما عاشق دارن شان و قلم شیوای او شدیم. منتظر کتاب‌هایش ماندیم، اما هر سال که می‌گذشت سن‌مان افزایش یافت و دیگر آن نوجوان خیال‌پرداز با ذهن سفید نبودیم. حالا ما دیگر بزرگ شدیم و باید یک کتاب در ژانر و رده‌ی سنی آدم‌بزرگ‌ها بخوانیم. دیگر کتاب‌هایی نظیر دموناتا و یا حتی زام-بی ما را اشباع نمی‌کند.

به قول خود دارن شان، یک کتاب خوب، کتابی است که همه‌ی جوانب زندگی یک انسان مانند دلهره، ترس، جنون، خشم، کشت و کشتار و روابط جن*سی را در بر گیرد. و کتاب‌های “دارن دَش” از این خصیصه‌ها برخوردار بودند. کتاب‌هایی سرشار از جنون و خوراکِ یک جوانِ مثبت هجده سال!! که یک زمانی به خواندن سرزمین اشباح و دیموناتا اشباع و ارضاء می‌شده و اکنون همان خواننده‌ی موردعلاقه و محبوب، هوایش را دارد و فکر سن و سال او را می‌کند و برایش کتاب می‌نویسد.

دارن دش و همسرش

دارن شان (دارِن دَش) را باید در کنار باهوش بودن، باشعور نیز بنامیم. او یک نویسنده‌ی همه‌چیز تمام است و آیا او این موفقیت را مدیون همه‌چیز تمام‌ بودن‌اش نیست؟ او با یک برنامه‌ی بلند مدت پا به عرصه‌ی نویسندگی گذاشت و سال‌ها صبر کرد تا به مراد دلش برسد.

 

نظر سرکار خانم اسما آرامش یکی از مترجمان نشریه ی شهر در مورد علت موفقیت دارن شان:

در کتاب های دارن شان صمیمیت بیش از هرچیزی پیداست، ایشان متن را طوری می نویسند که خواننده حس میکند درون داستان حضور دارد ، و مشخص می کند هر شخصیت، چه نوع رفتاری دارد، توصیفات به جا و اتفاق های غیر منتظره به وفور در کتاب های ایشان رخ می دهد که باعث جذابیت وافر آثار دارن شان می شود. ضمن اینکه رسم الخط این نویسند روان است و درگیر پیچیدگی نیست و از طنز نیز درون داستان هایش استفاده می کند.

 

نظر علی مادریدیستا، یکی از ادمین های نشریه ی شهر در مورد دارن شان:

 

دارن شان یک نویسنده‌ی غیر اجتماعی، خجالتی و منزوی‌ای است که بر خلاف جی. کی. رولینگ‌ها یا مارک تواین‌ها تبلیغات گسترده و رسانه‌ای ندارد، پس تا این انداه محبوب است؟

وی ابتدا در مجموعه‌های سرزمین اشباح و دمونتا به خصایص شخصیتی پرداخت؛ این که شخصی شجاع باشید، با بی‌عدالتی مبارزه کنید، ناامید نشوید، و حتی هر گاه لازم بود، از نظر روحیات و شخصیت، تغییر کنید.

سپس شعار و پیام کتاب‌هایش گسترده‌تر شد، در سطح جامعه، کشور، تمدن و حتی جهان صحبت کرد؛ در کتاب تک جلدی جلاد لاغر به بحث فاصله‌ی طبقاتی، تبعیض در جامعه، مهربانی با زیردستان و تعالی در سطح یک ملت اشاره کرد، در مجموعه‌ی زام-بی به تبعیض نژادی حمله کرد.

وی حتی به همین هم بسنده نکرده و در کتابی مانند بانوی سایه‌ها انگشت روی موضوعات روانشناسی (نظیر بار سنگین عذاب وجدان، نیروی تلقین، در هم آمیخته شدن واقعیت و تخیل و موضوعاتی از این دست) گذاشت. موضوعی که شاید پیشترها در کتاب‌های توماس هریس به ویژه کتاب اژدهای سرخ با آن آشنا شده باشیم.

ولی باز هم برای او کافی نبود. سه گانه‌ی شهر و تک جلدی آفتاب‌سوختگی (که در آینده از نشریه‌ی شهر منتشر می‌شود) را فراموش نکنید که باز هم فضای متفاوتی از قلم‌پردازی دارن شان نابغه را به رخ مخاطبان می‌کشد. راستی به نظر شما سه گانه‌ی شهر چه پیامی از دارن شان برای ما داشته است؟

ولی آیا محبوبیت کتاب‌های دارن شان فقط به خاطر پیام‌های اخلاقی‌ای است که او به صورت غیرمستقیم و بسیار زیرکانه در لایه‌های نوشته‌هایش به ذهن خوانندگان شلیک می‌کند؟

مسلماً خیر! شاید اولین دلیل موفقیت دارن شان، عبور او از خطر قرمزها باشد. توصیفات او از خشونت و خونریزی به قدری مستقیم، افراطی و تأثیرگذار است که خواننده هر لحظه انتظار دارد خون از صفحات کتاب (یا اگر نسخه‌ی پی‌دی‌اف است، از صفحه‌ی کامپیوتر و گوشی) به صورتش بپاشد.

دارن شان نشان داده که در هیچ زمینه‌ای تعارف ندارد و حرفش را به صریح‌ترین شکل ممکن می‌زند. چه بخواهد از خشونت صحبت کند، چه مسائل اجتماعی، مذهبی، سیاسی و حتی جنسی! و نگران این نیست که واکنش مخاطبین به این درجه از صراحتِ بی‌رحمانه چه خواهد بود.

عامل تعیین کننده‌ی بعدی، محدود نشدن دارن شان به یک موضوع خاص است. خون‌آشام‌ها، گرگینه‌ها، شیاطین، زامبی‌ها، انوع انسان و موجودات جهش یافته‌، ارواح، جانوران خیالی و … هیچ کدام نتوانستند از دست دارن شان بگریزند. تقریباً تمام موجودات فانتزی و ماورایی تا به حال در آثار وی مورد استفاده قرار گرفته یا بعدها قرار خواهند گرفت.

اگر نویسنده‌های هری پاتر، دلتورا، ارباب حلقه‌ها و خیلی از کتاب‌های دیگر یک دنیای کامل خیالی را در ذهن و کاغذ خلق کرده‌اند، دارن شان در هر کتاب و مجموعه‌اش این کار را کرده؛ آیا می‌توانید تعداد دنیاهای خاص و متفاوتی که وی تا به حال آفریده را بشمرید؟

شاید اگر بخواهیم آثار دارن شان را به یک فیلم یا سریال تشبیه کنیم، بهترین جمله این است که کتاب‌های دارن شان مانند سریال سوپرنچرالی هستن که در درجه‌ی R ساخته شده است.

***

اکنون باید هرچه بیشتر منتظر کتاب‌های لیبل “دارن دَش” باشیم. چون تمام مخاطبان او حداقل 10 سال بزرگتر شده‌ و حتی تشکیل خانواده نیز داده‌اند! خود او نیز کم‌کم دارد به دوران پنجاه‌سالگی پا می‌گذارد و گمان می‌رود که دیگر فانتزی‌های کودکانه و یا بهتر بگوییم “نونهالانه” در حوصله‌ی او نمی‌گنجد. او دنبال دنیای دیگری است. او قصد دارد پا به عرصه‌ی دیگری بگذارد و کتاب‌هایی با جنس متفاوت بنویسد. کتاب‌هایی که خوی درونیِ دارن شان بیشتر با آنها سازگار است. کتاب‌هایی سرشار از دلهره، جنون، سـ*ک*س و خون.

 

کانال تلگرام نشریه ی شهر

]]>
https://the-city.ir/the-golden-movement-of-darren-shans/feed/ 7
مصاحبه ی اخیر دارن شان با نشریه Banshee ایرلند https://the-city.ir/darren-shans-recen-interview-with-banshe-blog/ https://the-city.ir/darren-shans-recen-interview-with-banshe-blog/#comments Sun, 26 Nov 2017 16:33:02 +0000 http://www.the-city.ir/?p=2492 دارن شان اخیراً مصاحبه ای با وبلاگ “بن شی” داشته که در مورد موضوعات مختلفی صحبت کرده است. شما را به خواندن این مصاحبه که به صورت تخصصی توسط نشریه ی شهر ترجمه و گردآوری شده است دعوت می کنیم.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

توجه: بخشی از این مصاحبه مربوط به کتاب Another Place می‌باشد که چندی پیش توسط دارن شان منتشر شد. این بخش از مصاحبه در مورد کتاب مذکور را بعداً منتشر خواهیم کرد و درحال حاضر قسمت‌های عمومی این مصاحبه را در این مطلب می‌آوریم. با ما همراه باشید.

 

وقتی توی حال و هوای شاد جشن کریسمس هستی، فیلم مورد علاقه‌ای درمورد کریسمس هست که بخوای ببینی یا فقط هالووین برای تو معنی داره؟

  • نه بابا، من کریسمس رو هم دوست دارم! It’s A Wonderful Life (چه زندگی محشریست) احتمالاً فیلم مورد علاقه‌ی منه. و با این حال فیلم Life Of Brian هم می‌تونه گزینه‌ی خوبی باشه. شما چی می‌گید؟ یعنی Life Of Brian (زندگی برایان) یه فیلم مخصوص کریسمس نیست؟ هه! اتفاقاً هست، ولی یه جای دیگه!! (منظورش کتاب خودش یعنی Another Place هست!)

آیا کتابی هست که دلت بخواد توی کریسمس دوباره بخونیش و یا دنبال یه کتاب جدید می‌گردی؟

  • نه. من دیگه خوندن مجدد کتاب‌ها رو گذاشتم کنار. دیگه وقت ندارم یه کتاب رو دو مرتبه بخونم. بنابراین سراغ یه کتاب جدید میرم که تاحالا نخوندمش.

اگه می‌تونستی یکی از شخصیت‌های کتاب‌هات رو انتخاب کنی که بخوای روزی بهشون تبدیل بشی، کدومشون رو انتخاب می‌کردی؟

  • خب، احتمالاً باید دارن شان باشم دیگه، مگه نه؟!

کسی هست که بخوای از عمق وجودت ستایشش کنی؟ اگه هست، اسمش چیه و چرا؟

  • استفن کینگ. عاشق کیفیت کتاب‌هاش هستم، ولی همینطور کمیت‌شون هم دوست دارم. اون دست ماهری توی ادبیات داره که واقعاً الهام‌بخشه. اون خودش را تمام و کمال وقف کارش می‌کنه و هیچوقت تنبلی نمی‌کنه. شاید همیشه نتیجه‌ی خوبی نگیره، ولی وقت‌هایی این اتفاق می‌افته که شما بخوای توی دوره‌ی بلند مدت چیزی رو ارائه کنی و این باعث میشه بعضی داستان‌ها بیشتر از بقیه طرفدار پیدا کنه. من همیشه باورم اینه که بذار خواننده‌ها خودشون تصمیم بگیرن، چون ما به‌عنوان نویسنده شاید واقعاً خیلی چیزها رو ندونیم. بعضی وقت‌ها هم برعکس این اتفاق می‌افته، درسته، ولی همیشه نه. برای مثال، من مطمئن بودم که An Other Place نتونه جایی توی دل مردم باز کنه و خیلی عجیبه که من چنین تصوری داشتم. با این حال بازخوردهای خوبی از این کتاب دیدم و شاید به یکی از پرطرفدارترین آثارم در ژانر بزرگسال تبدیل بشه. نویسنده‌ها نظرات خودشون رو در مورد آثارشون دارن و همش درگیر اینن که کدوم کتابشون از اون یکی پرفروش‌تر میشه. ولی هیچوقت نمی‌تونسم نسبت بهش مطمئن باشیم. و فکر می‌کنیم بهتره تمام توان‌مون روی روی کتابمون بذاریم (حداقل چیزی که برای کار در نظر می‌گیریم) و بقیه‌اش رو بسپریم دست مردم تا خودشون با فکر و عقل خودشون بهترین‌ها رو انتخاب کنن.

می‌خوای یه مهمونی شام ترتیب بدی و می‌تونی پنج نفر رو به اون مهمونی دعوت کنی (مرده یا زنده) ، چه کسانی رو انتخاب می‌کنی؟

  • استفن کینگ ، کورت وونگوت (Kurt Vonnegut)، جان لنون ، وینسنت ون گوگ ، پرستن استرجرز (Preston Sturges).

بهترین کتابی که سال 2016 خوندی؟

  • از کتاب‌های مورد علاقه‌ام توی سال 2016 می‌تونم به Boy’s Life اثر رابرت مک‌کامون و A monster Calls نوشته‌ی پاتریک نِس اشاره کنم.

خواننده‌ها باید امیدوار باشن که بزودی یه کتاب دیگه از دارن شان و یا دارن دَش به دستشون می‌رسه؟ می‌تونی یه کم اطلاعات راجع‌به آثار بعدیت به ما بدی؟

بله، مطمئناً کتاب‌های زیادی تحت عنوان هر دو لقبم قرار منتشر بشه. در حال حاضر دارم روی یه مجموعه‌ی بزرگ فانتزی با لیبل دارن شان (کودک و نوجوان) کار می‌کنم و گمون کنم اگه همه‌چی خوب پیش بره، سال 2018 اولین جلدش رو به چاپ خواهیم رسوند. ممکنه یه کتاب دیگه هم تحت لیبل دارن دَش (بزرگسالان) منتشر کنم و تصمیم دارم هر 15 الی 18 ماه، یه کتاب تحت اون لیبل منتشر کنم و دور از انتظار نیست که سال 2018 یه کتابِ بزرگسال در سال 2018 داشته باشیم. ولی نمی‌تونم بگم که الان دقیقاً حواسم رو متمرکز کدوم‌یکیشون کردم.

پیامی برای خواننده‌ها توی سال جدید داری؟

  • هر چقدر اتفاقات بدی رخ بده، هیچ‌وقت به پای تصورات بدی که شما توی ذهنتون می‌پرورونید نمی‌رسه. پس به آینده با دید مثبت و سرشار از امید نگاه کنید.

 

گردآوری و ترجمه: سامان کتال

]]>
https://the-city.ir/darren-shans-recen-interview-with-banshe-blog/feed/ 4
مقدمه ی حذف شده ی تجارت مرگ PDF https://the-city.ir/ayuamarca-deleted-prologue/ https://the-city.ir/ayuamarca-deleted-prologue/#comments Sun, 25 Dec 2016 23:24:38 +0000 http://www.the-city.ir/?p=719  

 

 

 

 

 

 

 

 

 

کتاب تجارت مرگ ، شامل دو مقدمه ی حذف شده است که مقدمه ی اول تحت عنوان “ماچوپیچو” بصورت اختصاصی توسط تیم ترجمه ی نشریه اینترنتی شهر ترجمه شده و در اختیار شما عزیزان قرار گرفته است.

 

 

توضیحات بیشتر در مورد این حذفیات ، درون همین فایل گنجانده شده است.

ضمن اینکه باید عرض کنم ، مقدمه ی حذف شده ی دوم را طی دو روز آینده روی سایت قرار خواهیم داد.

 

از لینک زیر دانلود کنید :

 

Download Machu Pichu Prologue 1 PDF

 

 

کانال تلگرام نشریه اینترنتی شهر

]]>
https://the-city.ir/ayuamarca-deleted-prologue/feed/ 1
مقدمه ی حذف شده ی کتاب مجمع مردگان PDF https://the-city.ir/ayuamarca-deleted-prologue-2/ https://the-city.ir/ayuamarca-deleted-prologue-2/#comments Sun, 25 Dec 2016 23:24:38 +0000 http://www.the-city.ir/?p=719  

 

 

 

 

 

 

 

 

 

کتاب تجارت مرگ (مجمع مردگان) ، شامل دو مقدمه ی حذف شده است که مقدمه ی اول تحت عنوان “ماچوپیچو” بصورت اختصاصی توسط تیم ترجمه ی نشریه اینترنتی شهر ترجمه شده و در اختیار شما عزیزان قرار گرفته است.

 

 

توضیحات بیشتر در مورد این حذفیات ، درون همین فایل گنجانده شده است.

ضمن اینکه باید عرض کنم ، مقدمه ی حذف شده ی دوم را طی دو روز آینده روی سایت قرار خواهیم داد.

 

از لینک زیر دانلود کنید :

 

Download Machu Pichu Prologue 1 PDF

 

 

کانال تلگرام نشریه ی شهر

]]>
https://the-city.ir/ayuamarca-deleted-prologue-2/feed/ 1