نقد و بررسینقد و بررسی کتاب

نقد و بررسی مجموعه نایت ساید؛ مردی خاکستری با پالتوی سپید در شهر سیاه

برای دوستداران فانتزی، نایت‌ساید نام شناخته  شده‌ایست. حال، از زاویه‌ی دید نشریه‌ی اینترنتی شهر به این مجموعه و به خصوص شخصیت جان تیلور، این شرلوک هولمز ماوراالطبیعه، بنگرید.

 

 

 

 

این مجموعه، از داستانی قوی و جدید بهره می‌برد. کارآگاهی که چشم برزخی دارد و در شهری پنهان شده، درون لندن مشغول است که همیشه ساعت در سه بامداد متوقف گشته. در جای جای نایت‌ساید می‌توان مخلوطی از مذهب‌ها، سیاست‌ها، اقتصاد، جرم، فحشا، خیانت و حتی عشق را مشاهده کرد. نویسنده با زرنگی تمام این مسائل را در رمان خود جای داده است؛ آن هم به گونه‌ای که حاصل این مواد اولیه، مانند یک غذای خوش‌مزه باشد، نه مثل یک آش شلم شوربای من درآوردی و بدمزه که در نهایت سر از سطل آشغال آشپزخانه دربیاورد.

 

 

سیمون آر گرین در این مجموعه، نهایت خلاقیت و هنر خود را به کار برده تا توصیفات جدید و متقاوتی از شخصیت‌های اسطوره‌ای مانند مرلین یا آرتور شاه را به خورد خواننده بدهد. این برداشت‌های متفاوت از شخصیت‌های قدیمی را به شخصیت‌های جدیدی که اولین بار در همین کتاب‌ها معرفی شده‌اند، اضافه کنید تا متوجه هنر شخصیت پردازی این نویسنده‌ی بزرگ بشوید. هر چند که ما همان قدر توصیف‌های آقای گرین از شخصیت‌ها را دوست داشتیم، از توضیحات تکراری و انتزاعی ایشان در مورد مکان‌ها و ابعاد رنج بردیم! در واقع شاید بتوان ادعا کرد که در مورد بیشتر دشمنان جان تیلور این جملات تکراری را می‌خواندیم که از ابعادی غیر مادی و فراتر از درک و تصور ما آمده بودند و یا واقعیت موجود را ناپایدار کرده بودند!

برای درک قدرت شخصیت پردازی نویسنده به توصیف شخصیت جان تیلور نگاه کنید: از نظر ظاهری مردی جوان، قد بلند، با موهای تیره، چهارشانه بود یعنی مظهر یک مرد قابل تکیه. و از نظر شخصیتی، مانند سوپرمن یا سایر ابرقهرمان‌های شناخته شده نبود که کاملاً شفاف و عاری از هر گونه خودشیفتگی یا خودخواهی باشد. گاهی شجاع بود و گاهی ترسو، گاهی خودخواه می‌شد و گاهی فداکار، گاهی ضعیف بود و گاهی قوی، گاهی عقل کل می‌شد و گاهی ترجیح می‌داد از شخص دیگری پیروی کند، گاهی می‌ترسید و گاهی می‌ترساند. و همین کشمکش‌های درونی او بود که باعث می‌شد برای ما باورپذیرتر از بقیه باشد. او نه مانند جک نیکلسون در درخشش، ادعای کامل بودن و مرد خوب بودن داشت و نه مانند کاترین لنگفورد در سیزده دلیل که چرا، ضعیف و تحت تاثیر بقیه بود. و به خاطر همین هم عاقبتش مانند این دو نفر به مرگ گره نخورد.

 

 

 

پیچیدگی روابط انسانی در نایت‌ساید به خوبی و حتی پیچیده‌تر از حد معمول به تصویر کشیده شده؛ از روابط کاری-عاشقانه-دوستانه‌ی جان با سوزی گرفته، تا دوستی عجیب غریب وی با ادی و پسر مرده و جولین. هر لحظه می‌توان انتظار داشت که یکی از این دوستان صمیمی در چرخشی ناگهانی به سبک بادهای روسری افکن معروف سوئیسی، تبدیل به دشمنی خونین شده و کمر به قتل جان ببندد. در واقع نویسنده می‌خواهد بگوید همه می‌توانند دوست یا دشمن تو باشند و این تنها بستگی به شرایط موجود دارد.

از جذاب‌ترین قسمت‌های داستان می‌توان به سفرهای زمانی جان در گذشته و آینده اشاره کرد که با این سفرها خواننده متوجه نکات بسیار جالبی در مورد شخصیت‌های کتاب می‌شود. این که چرا فلان دشمن از دیرباز قصد نابودی جان را داشته یا یک دوست از بدو تولد جان از وی محافظت کرده است، قسمتی از این مجموعه که جان و سوزی با خدای دریا (پوزیدون) در استخر ملاقات می‌کنند، قسمتی که جان با هویت مادرش آشنا می‌شود، قسمتی که گذشته‌ی کالکتور را نشان می‌دهد، آن بخش که جان با خدای جنگل دیدار می‌کند و بسیاری از بخش‌های جذاب دیگر در زمانی اتفاق می‌افتد که کارآگاه مجبور به جابه‌جایی در بعد زمان می‌شود.

یکی از پیام‌های نایت‌ساید که حتی دارن شان نیز در بعضی کتاب‌هایش به آن اشاره کرده، اهمیت خانه و خانواده است. هر دو نویسنده در کتاب‌هایشان تاکید دارند که حتی بدترین و بی‌رحم‌ترین هیولاها نیز مکانی دارند که پس از یک روز جنایت و کشتار و شکنجه، به آن محل رفته و از نظر روحی و جسمی به آرامش می‌رسند. و حتی لرد ولدمورت نیز از این قاعده مستثنا نبود و به دنبال این بود که پس از نابودی دشمنان به تنها محلی که آن را مانند خانه دوست داشت، یعنی هاگوارتز، رفته و آن جا اقامت دائمی داشته باشد.

 

 

 

تا این جا کوشیدیم یک دید کلی از نکات مثبت و جالب مجموعه‌ی نایت‌ساید ارائه دهیم. حال به نقاط ضعف این رمان رسیدیم. همان‌طور که اشاره شد، نایت‌ساید در بسیاری از موارد از تکراری شدن رنج می‌برد. خواندن این جمله که “و آسون‌ترین کار ممکن این بود که…” در تمام جلدها آن هم چند باره تبدیل به رنجی دائمی برای خواننده شده که نشان می‌دهد جان تیلور بزرگ در خط بعدی کلک دشمن فعلی را خواهد کند! آن دشمنی که ابتدای کتاب، جان تیلور از آن به شدت می‌ترسید و راهی برای شکست دادنش پیدا نمی‌کرد. حال، این که چگونه جان تیلور در انتهای کتاب یا فصل، توانسته بدون دستیابی به قدرت بیشتر یا دانستن حقایق بیشتردر مورد این دشمن، راهی برای نابود کردنش بیابد، بر ما پوشیده بوده است.

دیگر عیب سیمون آر گرین این است که اگر شما یک مجموعه از کتاب‌هایش را بخوانید، مانند این است که تمام آثارش را خوانده‌اید. بدون تردید اگر مجموعه‌ی دوم از این نویسنده را شروع کنید، بسیاری از مطالب و جملات برایتان تکراری خواهد بود و تنها اسم کتاب و شخصیت‌ها و مکان‌ها تفاوت کرده است.

و در نهایت به این نکته نیز می‌توان اشاره کرد که اکثر شوخی‌ها و طنز موجود در آثار آقای گرین، صرفاً برای مخاطب‌های انگلیسی زبان خنده‌دار هستند و برگرداندن این شوخی‌ها به زبان‌های دیگر، نظیر زبان پارسی، رگه‌های کمدی این شوخی‌ها را به شدت کمرنگ می‌کند.

در مجموع می‌توان گفت سری نایت‌ساید، از کتاب‌هایی متفاوت و جذاب تشکیل شده که خواندنش بر هر فانتزی‌خوانی واجب است.  نقاط ضعفش به هیچ عنوان مانع از لذت بردن خواننده نمی‌شود و قلم خاص سیمون آر گرین جذابیت خاصی به آن داده است. همچنین پایان خاص و زیبا در هر جلد و در نهایت در پایان مجموعه، باعث می‌شود که پس از تمام کردن هر جلد، به احترام نویسنده‌ی آن ایستاده و کلاه از سر برداریم.

منتظر نقدها و نقطه نظرات شما دوستان عزیز هستیم.

سامان (ادمین نشریه)

مترجم کتاب های فانتزی - عاشق فیلم و سریال و کتاب

19 دیدگاه

  1. سلام و تشکر از سایت خوبتون
    نایت ساید جز بهترین مجموعه کتاب های فانتزی که تا به حال خوندم. متاسفانه نسخه های موجود در بازار دچار ممیزی های فراوانی شده. کاش امکانش بود که جلد های باقی مونده هم توسط تیم ترجمه شما به صورت اینترنتی به هواداران عرضه می شد تا بتونیم با خوندن نسخه بدون سانسور، نهایت لذت را از این شاهکار ادبیات فانتزی ببریم. وب سایت «زندگی خوب» که سابق بر این ترجمه این کتاب را را به صورت اینترنتی منتشر میکرد، سال هاست که ترجمه این اثر را رها کرده.
    موفق باشد.

    1. سلام. ممنون از لطف شما. نایت ساید تا جلد دهم به صورت رایگان در اینترنت موجوده. جلد یازدهم توسط همون سایت که اشاره کردید، به قیمت ۸ هزار تومن قابل خریده. جلد دوازده هم فقط و فقط به صورت کاغذی موجوده. نمیدونم شما دقیقا کدوم جلدها رو میخواید. شاید ترجمه ی جلد آخر این مجموعه در لیست برنامه های آینده ی سایت شهر قرار بگیره. فعلا مترجمین مشغول پروژه های دیگه هستن. توکل به خدا. امیدوار باشید.

  2. سلام این.مجموعه خیلی قشنگه ممنون میشم اگه جلد اخر توسط شما عزیزان ترجمه بشه

  3. من عروس سیاه پوش رو دارم میخونم .
    و قبل از این که شما بگی نمیدونستم این مجموعه اس !
    البته اویل کتاب کمی برام گنگ بود .
    در کل کتاب خیلی جالبیه و نشون دهنده ی ذهن باز و خلاق نویسنده اس .
    اما گاهی اوقات توضیحات بیش از حدش آدمو گیج میکنه و کلافه .
    و چیزی که متوجه نمیشم اینه که واکر چیه ؟ توی کتاب راجب اینکه واکر چیه و چیکار میکنه هیچ توضیحی نداده .

    1. سلام. خب شما دقیقا اومدید جلد آخر مجموعه ی نایت ساید رو خوندید و جلدهای قبلی رو مطالعه نکردید. معلومه که براتون گنگ به نظر میرسه. اون توضیحات سبک آقای گرینه و کم کم بهشون عادت میکنید و رد میشید. واکر در واقع کسی که مجری مقررات در نایت سایده. یه چیزی شبیه رئیس پلیس ولی با قدرتا و انعطاف بیشتر. اگر از جلد اول شروع به خوندن کنید، متوجه میشید که واکر کیه و چکاره س. موفق باشید

  4. سلام
    ممنونم از توضیحاتتون 🙂
    اخه عجیب بود موقع خرید کتاب دیگه ای به عنوان نایت ساید کنارش نبود . و دقت نکردم که مجموعه اس

    1. خواهش میکنم دوست عزیز. خوشبختانه غیر از جلد آخر که شما خریداری کردید، تمام جلدهای دیگه ی نایت ساید به صورت پی دی اف موجود هستن و میتونید دانلود کنید. و مزیت پی دی اف نسب به کتاب چاپی، سانسور کمتر و حتی بدون سانسور بودن اثره. البته جلد ۱۱ پی دی افش به قیمت ۸ هزار تومان قابل خریداری از سایت مربوطه س. بقیه ی جلدها به صورت رایگان هستن. جلد دهم هم یادم نیست مثل بقیه رایگان بود یا مثل یازده پولی بود.

  5. یکی از بهترین کتاباییه که خوندم و یکی از نکات مثبتش بزرگ بودن و نامحدود بودن دنیای کتابه
    بعضی کتابا محدود به دنیای خودشون و موجودات داخل اونن کلی مجموعه نایت ساید همه چیز رو تو یه شهر خلاصه کرده از بعد های زمانی مختلف تا شخصیتهای جالب و مکان های مختلف و اینکه چطور شخصیت های باستانی مثل مرلین رو به شکل امروزی نشون میده جالبه.
    در کل ممنون میشم چندتا کتاب مقه نایت ساید معرفی کنید.

    1. سلام. به نکته ی خوبی اشاره کردید. توصیفاتش از شخصیت های افسانه ای مثل مرلین و آرتوت خیلی متفاوت تر از بقیه ی کتابا و فیلماس. منظورتون از کتابای مشابه نایت ساید، دقیقا چیه؟ از چه نظر شباهت داشته باشن؟ خود سیمون آر گرین کتابای دیگه ای داره که تقریبا شبیه نایت سایده و حتی توشون به جان تیلور یا بقیه ی شخصیت ها و مکان های نایت ساید هم اشاره میشه. مثل مجموعه ی Ghost Finders . ولی به اندازه ی نایت ساید جذاب نیست و یکم تکراری میشه.

  6. منظورم از کتاب های دیگه یعنی اینکه مثه نایت ساید پر از چیزای مختلف و جالب باشه مثلا جلد دوم توش جنگ فرشته ها هست یا جلد دیگه از یه جاده ای که توی یک جنگل زنده اس رد میشه یا قبرستان عجیبش
    کتابی که دارای چیز های عجیب و غریب باشه و حس کنجکاوی آدمو تحریک کنه
    هر لحظه که نایت سایدو می خونیم چیزا و مکان های جدید می بینیم
    کاراکترا و صحبتاشون خفن و باحالن
    کتاب هم جنبه جدی داره هم طنز
    زوایا و اتفاقت دارک و تاریک رو نشون میده و همیتطور روشن و پاک رو
    در کل می خواستم کتابی رو معرفی کنید که ویژگی هایی مثه نایت ساید داشته باشه یا حداقل یکی از ویژگی هاش رو داشته باشه
    شاید یکی از بهترین مثال ها این باشه که نایت مثه آلیس در سرزمین عجیایب می مونه(البته کتاب آلیس در سرزمین عجایب رو نخوندم و بر اساس اسمش و یه اطلاعاتی کوچیکی که درموردش دارم اینارو میگم) و ما مثه آلیس
    هر چقدر که میریم جلوتر چیزای جدیدتر می بینیم
    (البته کتاب آلیس و سرزمین عجایب رو نخوندم و بر اساس اسمش و یه اطلاعاتی که درموردش دارم اینارو میگم)

    1. عجب توضیحات کاملی :دی متوجه منظورتون شدم. خب غیر از همون مجموعه ی Ghost Finders که تو کامنت قبلی گفته بودم، چیز خاصی به ذهنم نمیرسه که تنوع افسانه و انواع موجودات افسانه ای توش خیلی زیاد باشه. البته مجموعه هایی مثل ارباب حلقه ها هم هستن. یا حتی کتاب جانوران شگفت انگیز و زیستگاه آنها از نویسنده ی هری پاتر. ولی نوع موجوداتشون فرق میکنه و ساخته ی ذهن نویسنده شونه. البته کتاب ویچر که در دست کاره، اونم پر از موجودات جادویی و فانتزیه. ولی هنوز منتشر نشده. خبرای خوشی هم ازش در همین نشریه ی شهر خواهید شنید.

    2. سلام. یکی از کتاب های که به همین سبکه (آشیانه افسانه ) هست. کتاب های (۳۹ سرنخ) هستش و خب تقریبا جادو توش صفره ولی کتاب خیلی باحالیه البته نمیدنم چند جلده ولی حجمش کمه. کتاب دیگه ای هست به اسم (شمشیر حقیقت) که خی یکم طولطولانی . حدودا ۱۲جلده و هر جلدش هم حدودا ۱۰۰۰صفحه است. این فعلا چیزهایی بود که به ذهنم می رسید

  7. کتاب نایت ساید واقعا کار فوق العاده ای از اقای گرین بود
    با این وجود ک کتاب های زیادی از نویسنده های خوب تو این سبک خوندم و تقریبا هر کتاب جدیدی ک شروع میکنم برام حدس ادامه ی داستان راحته اما این کتاب هر لحظه اش برام جذاب و جدید بود
    بطور کلی کتابی هم بود ک با دنیایی سر و کار داشتیم ک نیاز ب تامل داشت شاید حتی خودم گاهی برای تجزیه و تحلیل چیزایی ک خوندم کتابو برای ۱ساعت کنار میذاشتم و ب نظرم این مهم ترین ویژگی ی کتابه خوبه ک ذهنو درگیر بکنه و من درگیر شدم
    امیدوارم تو این سبک با اثرهای بیشتری با این قدرت نوشتار و تخیل و خلاقیت روبرو باشمیم

    1. سلام. بابت تأخیر پوزش میخوام. منم پایان رو نتونستم حدس بزنم ولی تامل رو نمیدونم. شاید چون متن روونی داشت، به سادگی باهاش ارتباط برقرار کردم ولی وجود بعضی اصطلاحات بریتانیایی باعث شده که فهمیدن تمام ظرافتای گفتاری و طنز لطیف سیمون آر گرین مشکل بشه.

  8. یادش بخیر شش هفت سال پیش این مجموعه رو تو فروم گود لایف با ترجمه یکی از بچه های اونجا خوندم اگر دقیق یادم باشه شماره رو تا جلد هفت واقعا کتاب معرکه بود بخصوص قسمت فهمیدن شخصیت مادر جان ولی بعد از اون اینطور به نظر میومد که نوسینده میخواسته هفتا کتاب بنویسه ولی یا به خاطر پول و یا به زور ناشر ادامش داده . روند نزولی از هشت شروع شد و تا کتاب مفتصح و هندی ۱۳ ام ختم شد اخه همچین داستانی باید با عروسی کلیشه ای تموم بشه ؟

    1. سلام. بله سایت گودلایف که یه مدت هم تعطیل شد و الانم فکر کنم هنوز دوباره راه نیفتاده باشه (مطمئن نیستم). البته به نظرم جلدهای بعد ۷ هم جذاب بودن. شاید پایان های باز یا غم انگیزی که چند ساله رواج پیدا کرده، باعث شده نسبت به پایان های شاد حساس بشیم. هر چند که هیچ کتابی و هیچ نویسنده ای بی عیب نیست (به جز هری پاتر و دمونتا و بچه های بدشانس :دی). شاد باشید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا