داستان بلند

داستان کوتاه Demonata؛ یک فن فیکشن مجذوب کننده!

نویسنده: محمد علی زاده

مژده و شگفتانه برای مخاطبان عزیز و گرامی!

شما از همین لحظه می توانید داستان کوتاه خفن و متحیّرکننده «Demonata» را به قلم نویسنده ی خوش ذوق نشریه شهر ، آقای “محمد علی زاده” از وبسایت نشریه شهر بطور رایگان دریافت و مطالعه کنید.

در ادامه با ما همراه باشید و این داستان کوتاه PDF قشنگ و “زنده کننده خاطرات” را دریافت کرده و لذتش را ببرید!

شرح کوتاهی از بدنه داستان دموناتا

گروبیچ یا «گروبز» گریدی نوجوانی است که به همراه پدر و مادر و خواهرش زندگی می‌کند. گروبز مانند بسیاری از همسالانش مشکلات زیادی با خانواده خود دارد از جمله اینکه خانواده‌اش تعصب زیادی روی شطرنج دارند و او را مجبور می‌کنند که مدام شطرنج بازی کند. روزی خانوادهٔ او به بهانهٔ دیدن رقص باله از خانه بیرون می‌روند و گروبز را به عمه کیت می‌سپارند. گروبز که به این مسئله مشکوک است مخفیانه به خانه می‌رود و در آنجا با شیطانی ترسناک به نام لرد لاس و نوچه‌هایش وین سر سوسماری و آرتری، بچهٔ جهنمی مواجه می‌شود که به شکل فجیعی پدر و مادر و خواهرش را قتل‌عام کرده‌اند. گروبز با کمک جادو از مرگ حتمی بدست آنها نجات پیدا کرده و فرار می‌کند.

دیدن صحنه‌های فجیع اجساد والدینش ضربهٔ روحی سختی به او وارد کرده و باعث بستری شدن او داخل یک مرکز روان درمانی می‌شود. هیچ‌کس حرف او را باور نمی‌کند و به وجود شیاطین اعتقادی ندارد به جز عموی عجیب و غریبش درویش گریدی، که به او کمک می‌کند و در مورد وقایع برایش توضیح می‌دهد و او را با خود به روستای کارشری ویل می‌برد تا با او زندگی کند. درویش یک خانهٔ بزرگ و ترسناک دارد که به تنهایی در آن زندگی می‌کند.

با گذشت زمان گروبز می‌تواند با غم مرگ خانواده‌اش کنار آمده و در کارشری ویل برای خود دوستانی پیدا کند. از جمله بیل-ای اسپلین و میرآ فلیم که به او کمک‌های زیادی می‌کنند. بیل-ای بعد از مدتی که از آشنایی آنها می‌گذرد به گروبز اطلاع می‌دهد که به احتمال زیاد درویش گرگ‌نما است. گروبز باور نمی‌کند ولی با شواهد بیل-ای مجبور می‌شود که مواظب عمویش باشد. در شبی که ماه کامل می‌شود و احتمال می‌رود که درویش به گرگ تبدیل شود، گروبیچ و بیل-ای او را تعقیب می‌کنند ولی با کمال ناباوری می‌فهمند که بیل-ای گرگ‌نما است. درویش و گروبز برای درمان بیل-ای (که معلوم می‌شود برادر کوچکتر گروبز از یک مادر دیگر است) به لرد لاس خواهش می‌کنند درست مثل خانوادهٔ گروبیچ که برای درمان گرتلدا به لرد لاس مراجعه کردند.

لرد لاس تنها تحت شرایط سخت حاضر به درمان بیل-ای است و آن این است که آنها باید حین مبارزهٔ یک نفر با وین و آرتری، با لرد لاس شطرنج بازی کنند و اگر بتوانند شطرنج را برنده شوند یک نفر برای یک مبارزهٔ سخت راهی قلمرو تار عنکبوتی لرد لاس می‌شود. سرانجام درویش و گروبز به مصاف لرد لاس می‌روند و گروبز با کمک جادوهای درونی، ارباب شیطانی را روی صفحه شطرنج شکست می‌دهد. بیل-ای درمان شده و به یک انسان معمولی تبدیل می‌شود و درویش برای مبارزه‌ای سخت به قلمرو لرد لاس می‌رود.

گروبز واقعیت اینکه او برادرش است را مخفی می‌کند و طی یکسال از بدن درویش که روحی ندارد مواظبت می‌کند. در طی این یک سال، گروبز دوستانی در مدرسه پیدا کرده و از لحاظ فکری و جسمی رشد می‌کند. در انتها درویش مبارزهٔ خود را پیروز شده و به جسم خود برمی‌گردد تا در کنار گروبز باشد. (ویکیپدیا)

لرد لاس لردلاس

خلاصه ای کوتاه از داستان فن فیکشن “Demonata”

غم و اندوه و ناراحتی، تنها چیزی است که می دانم. حتی با این وجود که کودکی بیش نیستم، میتوانم چیزهایی را درک و حس کنم که تجربه شناخت آنها را قبلاً نداشتم…
جلوی قصرمان که از سنگ و تار عنکبوت ساخته شده، روی زمین سفت و سخت نشسته ام و در تاریکی مه آلود قلمرو، دارم با یکی از دوستانم به نام آرتری بازی میکنم. اعضای بدنش را با قدرت جادویی قطع میکنم و شکنجه اش می دهم. آرتری هر بار اعضای بدنش را دوباره از نو تولید میکند، چشمان آتشینش می خندند، انگار دارد از این کار لذت میبرد. این بازی من است. من از درد و رنج تغذیه میکنم.
در همین لحظه پدرم از داخل قصر، مرا با لحنی غم آلود صدا میزند “لرد لاس، خودت رو آماده کن. امروز روزیه که تو به یه شیطان واقعی تبدیل میشی…!”

 

134efae4a3bece06cefbd1132ee49658ae60af1dv2_00

برای دانلود داستان کوتاه Demonata روی لوگوی زیر کلیک کنید.

 

دانلوذ کتاب داستان PDF الکترونیکی
Demonata
در شبکه های اجتماعی به ما بپیوندید!

کانال تلگرام ماصفحه اینستا

حمایت مالی از نشریه شهر
حمایت مالی از نشریه شهر

سامان (ادمین نشریه)

مترجم کتاب های فانتزی - عاشق فیلم و سریال و کتاب

2 دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا