نکسوس

جادوی ممنوع

با قسمت سوم سری مقاله‌های نکسوس همراه نشریه‌ی شهر باشید.

در بحث جادو نقطه نظرها متفاوت است. در واقع این تفاوت‌های فلسفی و این دیدگاه‌های روانشناسی است که باعث می‌شود جادوگران تخصص‌های مختلف برای خود انتخاب کنند. پذیرفتن یا نپذیرفتن موضوعات مختلف جادویی بین جادوگران کاملاً شخصی است و اینکه جادویی باید یا نباید استفاده شود به نظر افراد مربوط است نه به طبیعت آن‌ها. البته به جز زمانی که بحث در مورد نکرومنسی باشد. در دنیای جادوگری همه می‌دانند که نکرومنسی ممنوع است.

برای اینکه در مورد نکرومنسی صحبت کنیم ابتدا لازم است از یکی از مفاهیم بسیار پایه‌ای در مورد جادو صحبت کنیم. اینکه جادوگری دقیقاً به چه معناست. با وجود اینکه پنج نوع کلی جادوگری (مراجعه به مقاله‌ی اول) وجود دارد، اما می‌توان همه‌ی چهار دسته‌ی دیگر را بخشی از دسته‌ی اول که آلتریشن (Alteration) نامیده می‌شود دانست. در واقع همانطور که از اسم این دسته پیداست، جادوگری یعنی کسب مهارت در زمینه‌ی کنترل نیروهایی که بر ذات چیزهای مختلف مسلط هستند و درون آن‌ها موجود می‌باشند (مانند انواع منابع جادویی نظیر مانا) که در مرحله‌ی بعد جادوگر با ایجاد یک یا چند تغییر باعث افتادن اتفاقاتی می‌شود که آن‌ها را جادو می‌نامیم. همان‌طور که یک برنامه‌نویس کامپیوتر توانایی این را دارد که فرای زیبایی‌های گرافیکی صفحه‌ی نمایش کدهای سازنده‌ی یک برنامه را ببیند که با زبان اعداد و ارقام نوشته شده‌اند و او با دانستن این زبان می‌تواند تغییراتی مانند اضافه یا کم کردن همین اعداد و ارقام، کدها را انجام دهد و باعث ایجاد یک تغییر بزرگ‌تر در روند کلی یک برنامه شود. در واقع ذات ارقام و کدها از قبل موجود بود و برنامه‌نویس با جابجایی یا اضافه و کاستن به آن‌ها به اهداف نهایی خود می‌رسد. در مورد جادو نیز شرایطی مشابه برنامه‌نویسی وجود دارد. انواع منابع جادو برای مثال مانا در ذات طبیعت وجود دارند. در هوایی که نفس می‌کشیم و یا در آبی که می‌نوشیم. همان‌طور که همه چیز از نظر ریاضیات تعریفی دارند از نظر جادو نیز مفاهیمی در مورد همه چیز وجود دارد. و در نهایت همان‌طور که یک برنامه نویس قابلیت تغییر در ساختار یک برنامه را دارد یک جادوگر با داشتن دانش بر طبیعت و فرای آن و با دید مخصوص به این امر می‌تواند با تغییراتی که در مانای موجود در اشکال بوجود می‌آورد محیط را در کنترل خود قرار دهد. 

توجه کنید که همه ی موارد مطرح شده در ضمینه‌ی جادو در راستای طبیعت هستند. حتی اگر زمانی جادوگری باعث آتش گرفتن جنگلی بشود، سوختن یک جنگل هنوز بخشی از خود طبیعت است هرچند که باعث نابودی مراتع طبیعی شده باشد هنوز با ذات طبیعت مخالفتی نمی‌کند. در واقع ذات جادوگری که آلتریشن باشد در جهت تغییر است. چه نابودی و چه احیا همگی بخشی از آن طبیعت عظیم هستند. اما نکرومنسی…

 

18f0e7493cc65b12b47f729273e69c37

 

طبیعت قوانین خود را دارد. موجودات به دنیا می‌آیند، زندگی می‌کنند و بعد می‌میرند. ارواح این موجودات به مرحله‌ی بعدی زندگی خود می‌روند و این زمانی است که اجسادشان به طبیعت باز گردانده شوند و با این بازگشت به آرامش مخصوص خود برسند. اکثر ما با ارواح خبیث آشنا هستیم. این اشباح ناآرام نمونه‌ای بر این موضوع هستند که اگر روحی از آرامشش محروم شود چه اتفاقی می‌افتد و چه زیان‌هایی به دنیای زندگان وارد می‌شود. موضوع ارواح مربوط به ضمینه‌ای متفاوت از آن چیزی است که اکنون از آن در حال صحبت هستیم اما مثال واضحی از این است که چه اتفاقی می‌افتد زمانی که طبیعت به هم بخورد. در واقع پایه‌ی نکرومنسی دقیقاً نقطه‌ی مخالف آن است. یعنی حال که روحی از جسمی جدا شد از سمت دیگر برای جسم چه اتفاقی خواهد افتاد؟ در واقع آیین تشیع جنازه که به اندازه‌ی سن خود بشریت قدیمی است همیشه در میان بوده است. نکرومنسی یعنی کنار زدن تمام این آیین‌ها. در واقع پایه‌ی این نوع جادوگری یک نوع جادوی خاص به نام ری انیمیشن (reanimation) به معنای حرکت دوباره است. طی آن اجساد مرده که دیگر تحرکی از خود ندارند وادار به حرکت می‌شوند. معروف‌ترین مثال آن زامبی (zombie) ها هستند. اجساد مردگانی که تازه از قبر بیرون کشیده می‌شوند و با استفاده از یکی از منابع جادویی کنترل بدن آن‌ها به دست جادوگر داده می‌شود.

 

themark by algido d9foset

 

شاید به این فکر کنید که استفاده از بدن مردگان می‌تواند بسیار مفید واقع شود. به هر حال آن‌ها مرده‌اند و اکنون به اجساد خود نیاز ندارند. از طرفی استفاده از این اجساد به جای سربازهای واقعی می‌تواند مانع کشته شدن بسیاری دیگر بشود و نکرومنسی در این موضوع ایده‌آل به نظر بیاید. در پاسخ باید گفت بله در تئوری این موضوع به نظر منطقی می‌رسد اما به چه قیمت؟ جسدی به همراه روح صاحب آن یک زندگی را چه خوب چه بد تجربه کرده و اکنون مرده است. حال یک نیروی بیگانه آرامش این جسد را به هم می‌زند و با زور و بدون پرسیدن هیچ سوالی نه تنها دستور به بازگشت می‌دهد بلکه می‌خواهد این جسد را به بردگی بگیرد و فرای از تاریخ مصرف یک چیز آن را استفاده کند. این‌ها دیگر در راستای طبیعت نیستند بلکه با آن به شدت متضادند. از طرف دیگر بین انسان‌ها برابری وجود دارد و اینکه از نظر مقامی متفاوت باشند تنها در جهتی منطقی است یک بحث رهبری و اداره مطرح باشد. به نوع دیگر می‌توان گفت که خود مرگ برای همه یکسان است. حال اینکه پس از مرگ جادوگری خود را برتر از دیگران ببیند و به شکل توهین‌آمیزی مردگان را به خدمت خود بگیرد را خودتان قضاوت کنید

 

roman tishenin 37 2v

بحث دیگر در این موضوع است که نکرومنسی چگونه امکان پذیر است ؟ در طی نکرومنسی استفاده از یک منبع قالب بر اشیا کنترل آن ها را به جادوگر می دهد. مثلا برای جسدی که هنوز از بین نرفته باشد نکرومنسی با کنترل مغز و فرمان دادن به آن باعث حرکت بقیه ی بدن می شود. از سمت دیگر یافتن اجساد تازه سخت است. اجساد قدیمی تر که تنها به شکل استخوان موجود هستند نیز به کار می آیند. در واقع جادوگر با استفاده از ذهن خود نقش مغز را برای این استخوان ها بازی میکند و مفاصل را به حرکت در می آورد. در وهله ی بعد می توان این موضوع را مطرح کرد که نکرومنسر ها چگونه بدون حضور اجساد به نکرومنسی دست می زنند ؟ جواب بسیار ساده است. جادو ی دومی به نام کانجوریشن ( conjuration ) یا احضار ( Summoning ) . طی این فرآیند جادوگر با ایجاد پرتال هایی در بین جهان ها و مکان های مختلف جسمی را از مکانی به مکان دیگر انتقال می دهد. البته در انواع آن این موضوع نیز مطرح است که معمولا این انتقال ها به شکل کامل صورتی نمی گیرند و در اکثر موارد شکلی محدود از آنها احضار می شود که این می تواند حتی به نفع احضارگر نیز باشد چرا که نابودی یک جسم در حالت احضار شده به معنای نابودی کامل آن نخواهد بود. 

با وجود اینکه نکرومنسر ها اکثرا به شکل ارباب هایی دیده می شنود که مردگان را کنترل می کنند باید توجه داشته باشیم که اکثر جادوگر ها توان مبارزه دارند و به دیگران برای انجام این کار نیاز ندارند هرچند که آن را ترجیح بدهند. با توجه به این موضوع از توانایی های نکرومنسر ها می توان به انفجار اجساد اشاره کرد. با وارد کردن فشار به روحی که در حال خروج از بدن است یا با خروج بسیار سریع منبعی مانند مانا از یک جسد امکان انفجار یک جسد به شکل خطرناکی برای یک محدوده ی کوچک وجود دارد. از سوی دیگر نکرومنسر ها این توانایی را دارند که به اتصال چندین جسد به یکدیگر یک جسم بسیار عظیم تر بوجود آورند که از لحاظ فیزیکی بسیار برتر از حالت معمولی باشند. در نهایت هم می توان به جادوی اساتید نکرومنسی اشاره کرد که طی آن آنها خود را به کنترل می گیرند و وارد فرمی فراتر برای انجام نکرومنسی می شوند. اینگونه فرض کنید که همان برنامه نویس اکنون خود از کد ها و ارقام بوجود آمده باشد و کنترل تغییرات را نیز در دست داشته باشد. و بسیاری دیگر از توانایی های این نوع جادوگران که در اینجا به علت تنگی متن و زمان نام برده نشد. 

 

2f00f79550a7906c818aefb1a0be5e2e

در آخر نیز به خود نکرومنسرها می‌پردازیم. همانگونه که شغل‌های مختلف نیازهای روحی متفاوت دارند، جادوگرهای متخلف نیز شخصیت‌های متفاوتی دارند. روحیات یک باغبان و یک قصاب و یک پلیس کاملاً با یکدیگر متفاوت هستند. پس اگر شخصی شغلی را می‌پذیرد، در آن زمینه از نظر روحی توانایی دارد. در مورد جادوگران نیز این مطلب مطرح است که بر اساس روحیات یک فرد به سمت چگونه جادویی کشیده می‌شود. افرادی که از منابع دیواین (Divine) استفاده می‌کنند روحیاتی پاک و آرام دارند. از سوی دیگر آن‌هایی که پایرومنسی (Pyromancy) را انتخاب می‌کنند روحیه‌ای نابودگر و سوزنده همانند آتشی که به کنترل‌شان در می‌آید را به همراه دارند. و اما نکرومنسرها. تا الان با خواندن این متن می‌توانید تشخیص دهید که چگونه افرادی به نکرومنسی رو می‌آورند. افرادی که حتی به حقوق مردگان نیز رحم نمی‌کنند و آشکارا به مبارزه علیه طبیعتی دست می‌زنند که خود بخشی از آن هستند. البته مفاهیمی مانند استفاده‌ی مردگان به‌جای ارتش‌های زنده از انسان‌ها هرچند که عقلانی و به صرفه به نظر برسد می‌بینید که چنین مفاهیمی در دست نکرومنسرها به سرعت مورد سواستفاده قرار می‌گیرند. حتی اساتید نکرومنسی حاضر به ورود به حالتی نیمه جان هستند فقط برای اینکه جادوی نکرومنسی خود را پیاده کنند. تصور کنید که از مفهوم مرگ فقط فرآیند کشته شدن و کنترل اجساد در حال پوسیدن موضوع اصلی زندگی فردی باشد. البته این‌ها همه برای عموم نکرومنسرهاست. همیشه در همه‌ی گروه‌ها هم افراد خوب و هم افراد بد حضور دارند و اینکه بگوییم همه‌ی نکرومنسرها کاملاً پلید هستند یک امر اشباه است. شاید اگر قوانین سرسختانه‌ی نانوشته‌ی بین جادوگران همگی بر ضد نکرومنسی نبودند و برعکس اکثر مواقع افرادی که عقل سالمی دارند و به دیوانگی کشیده نمی‌شنود نکرومنسی را مطالعه و بررسی می‌کردند این جادو می‌توانست فواید بسیاری نیز داشته باشد اما با اندک تفکری می‌توان دید که سو استفاده از این فواید چگونه به سرعت نابودی را به همراه خواهد داشت. 

 

NIoGM4C

امیدوارم از خواندن این مقاله لذت برده باشید. به دیگر مقالات در موضوعات مختلف نیز سر بزنید! 

2 دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا