فصل چهارم آینه‌ی سیاه؛ جدال ژن‌ها و بیت‌ها

سرانجام پس از کلی انتظار، فصل چهارم سریال بسیار جنجالی و پرطرفدار آینه‌ی سیاه پخش شد و بینندگان را در شوک و حیرت فرو برد. در ادامه، دلایل این حیرت زدگی را توضیح خواهیم داد. همراه ما باشید!

 

 

 

 

 

نکته: سعی می‌شود تا حد امکان از لو دادن داستان‌ها خودداری کنیم تا افرادی که این سریال را ندیده‌اند، بدون پیشینه‌ی ذهنی به تماشای آن بنشینند.

 

S04E01 : USS Callister

به نظر می‌رسد چارلی بروکر، نویسنده‌ی کتاب و سری فیلمنامه‌های Black Mirror دست روی هر موضوعی بگذارد، از آن سوژه‌ای برای داستان‌هایش بیرون می‌کشد. این موضوع به عینه در قسمت اول فصل چهارم قابل مشاهده است. جایی که یک سفینه‌ی فضایی به سبک استار ترِک، دستمایه‌ی فیلمنامه‌ی پایلوت می‌شود و دروازه‌ی زمان را به روی ما می‌گشاید. داستان یو اس اس کالیستر مربوط به یک کمپانی ساخت بازی‌های رایانه‌ای و کارمندان آن است. در میان آن کارمندان، یک تکنسین امور فنی حضور دارد که به دلیل حس حسادت و یا قدرت‌طلبی، سعی می‌کند سایر کارکنان آن شرکت را در یک محیط مجازی – اما واقعی – گیر بیاندازد و نسبت به آنها ارباب‌گری کند.

چکیده‌‌: شاید روزی دنیا آنقدر ترسناک شود که هر کسی با قدرت‌های تکنولوژیکی که در اختیار دارد، بتواند برای دیگران تصمیم‌گیری کرده و عقده‌ها و ناتوانی‌های خود را به وسیله‌ی فناوری‌های نوین و محیط مجازی، به نحوی خالی کند. کمااینکه هم‌اکنون هم شاهد آن هستیم که در فضای مجازی، افرادی که در دنیای واقعی “هیچی” نیستند، در صفحات و محافل اجتماعی برای خودشان پادشاهی می‌کنند. قسمت اولِ فصل چهارم این سریال با زبان بی‌زبانی به ما هشدار می‌دهد که از این افراد برحذر باشیم و برای مقابله با آنها از همین الان به فکر چاره باشیم!

S04E02 : Arkangel

تمام دغدغه‌های یک پدر و مادر، چیزی نیست به جز احساس امنیت و آرامش از جانب فرزندان. یک پدر و مادر حاضرند هر چه که دارند را فدا کنند تا کودکشان در آرامش و رفاه باشد و او را از گزندهای جامعه به دور نگه دارند. با این مقدمه، به معرفی قسمت دوم می‌پردازیم. آرک‌انجل. یک فناوری مختص والدین که باعث می‌شود روی فرزندشان کنترل 100% داشته باشند. داستان آرک‌انجل یک قصه‌ی روان و قابل فهم است و مطمئناً پدرها و مادرها (و حتی خود کودکان و نوجوانان) می‌توانند درس‌های عبرت‌آموزی از این قسمتِ سریال بگیرند.

چکیده: در دنیای امروزی، با توجه به تمام خطراتی که می‌تواند فرزند یا فرزندان یک خانواده را تهدید کنند، ظهور تکنولوژی‌های نوین بسیار کارآمد و پرطرفدار خواهند بود. اما مثل تمام چیزهای جدید و مفید، این ابزارها می‌توانند نتیجه‌ی معکوس تربیتی داشته باشند و باید در این مورد، آموزش‌ها و فرهنگ‌سازی‌های مناسبی صورت گیرد.

 

S04E03 : Crocodile

داستان کروکودیل، خصومت بزهکاران با پیشرفت‌های روز دنیا را نشان می‌دهد. این اپیزود یکی از بهترین قسمت‌های ساخته‌ شده طی این چهار فصل است که به شکل بسیار جذاب و خیره‌کننده‌ای، چالش‌های دنیای مدرن را به تصویر می‌کشد. مطمئناً در انتهای این قسمت، با وجود غم و اندوه بسیار، مقابل گستره‌ی فناوری‌های رو به پیشرفت، سرِ تعظیم فرود خواهید آورد.

چکیده: امروز در سراسر دنیا، در خیابان‌ها، ادارات، منازل و… دوربین مداربسته وجود دارد تا حوادث احتمالی را برای ما و به جای ما، رؤیت کند. روزی می‌رسد که دوربین‌های مداربسته در ذهن و چشم خودمان جای خواهند گرفت.

S04E04 : Hang the DJ

فانتزی‌ترین اپیزود این فصل، شاید کمترین تناسب را با عنوانش داشته باشد (برای درک بهتر این موضوع، یک دقیقه‌ی انتهایی فیلم، صدا را کمی زیادتر کنید). اما داستانی متفاوت و جذاب در پسِ این قصه نهفته است که اوضاع را کمی علمی تخیلی جلوه می‌دهد. نمی‌دانم اسمش را باید چه بگذاریم؛ دست تقدیر؟ قضا و قدر؟ کشش خون؟ واقعاً شاید از مرزهای محاسبه و مباحثه فراتر باشد، اما باز هم قضاوت را بر عهده‌ی خودتان می‌گذاریم.

چکیده (توضیح اضافه!): این قسمت شما را انگشت به دهان و متعجب خواهد کرد!

 

S04E05 : Metalhead

داستان متال‌هد، ترسناک است. متال‌هد، دنیای سیاهی را روایت می‌کند که در آن، حیوانات ِ افسارگسیخته‌ی روباتیک دمار از روزگار انسان‌ها درمی‌آورند. هنوز هم هستند، دانشمندان و متخصصانی که با جهان دشمنی دارند و با اختراعات عجیبشان، سعی کردند لرزه بر اندام دنیا بیاندازند و قدرت‌نمایی کنند. محیط سیاه و سفید فیلم نیز جذابیت و دلهره ها را دوچندان می کند. چه شود!

چکیده: شاید اختراع حیواناتِ روباتیک، مانند تولید نسل زامبی‌ها چیزی دور از ذهن باشد، اما فقط دور از ذهن است و غیرممکن نیست. اگر این‌چنین شود، چه دنیای ترسناکی می‌شود! ما انسان‌ها همینجوری در حال تکه‌تکه کردن همدیگر هستیم، وای به روزی که متال‌هد ها بخواهند زورآزمایی کنند!

S04E06 : Black Museum

احتمالاً این فصل از سریال آینه‌ی سیاه، می‌توانست تا 10 قسمت هم ادامه داشته باشد. با دیدن اپیزود موزه‌ی سیاه می‌توانید این موضوع را تصدیق کنید. موزه‌ی سیاه، موزه‌ی عبرت است. گنجینه‌ای از تمام تلاش‌های انسان برای انس‌گرفتن با تکنولوژی. کلکسیونی از ابزاری که تحت فرمان انسان از آنها استفاده و یا سوءاستفاده می‌شد. این قسمت یکی از میخکوب‌کننده‌ترین اپیزودهاست و حتی می‌توان آن را در زمره‌ی فیلم‌های سینمایی قرار داد. قسمت آخرِ فصل چهارم، خودش یک آنتولوژی است. و فقط باید تماشا کرد تا آن را پذیرفت.

چکیده: همه چیز در طبیعت به خودمان برمی‌گردد. در رابطه با تکنولوژی هم همینطور!

 

این فصل از سریال هم منتشر شد و باید امیدوار باشیم که نت‌فلیکسی‌ها زودتر برای ساخت فصل 5 دست به کار شوند. این سریال خاص‌تر از این حرف‌هاست. سراسر لذت، سراسر هیجان و سراسر آموزندگی. از کار و زندگی تان بزنید و این سریال را تماشا کنید!

نظرات خود را در مورد این سریال حتماً با ما به اشتراک بگذارید!