اطلاع رسانییادداشت

سه گانه شهر از دیدگاه آمار و ارقام

با ظهور تکنولوژی و پدیدار شدن رسانه های سمعی-بصری که امروزه بصورت رایگان در اختیار عموم مردم جهان قرار می گیرد ، سرانه ی مطالعه و خواندن کتاب در جهان رو به کاهش است.

 

 

 

 

 

از این رو ، وقتی یک نگارنده تصمیم بر چاپ (فیزیکی) کتاب یا مقاله ای می گیرد ، ابتدای امر می بایست ریسک عدم استقبال از آثارش را به جان بخرد. شاید اثری که خلق کرده ، نسبت به مطالب یک وبلاگ نویس معمولی و یا یک کانال خبری بازخورد کمتری داشته باشد و کمتر دیده شود. کمااینکه اگر این اثر را به رایگان بر روی اینترنت در دسترس عموم می گذاشت ، بیشتر مورد توجه قرار می گرفت.

متأسفانه مجموعه کتاب های “سه گانه شهر” اثر دارن شان ، در سراسر جهان با استقبال کمی مواجه شد. بازخورد این اتفاق به وضوح در کشور ما (با وجود خیل عظیمی از طرفداران دارن شان) به وضوح قابل مشاهده است. گرچه که مجموعه های نخست این نویسنده (نظیر قصه های سرزمین اشباح و دیموناتا) بسیار مورد اقبال عمومی قرار گرفتند ، اما می بینیم که مجموعه سه گانه شهر مثل آثار قبلی این فانتزی نویسِ ایرلندی تبار مورد استقبال خوانندگان و فانتزی دوستان قرار نگرفته است. کمااینکه انتظار می رفت ، پیشینه ی کاریِ این نویسنده ی زبردست ، باعث شود که میزان فروش این مجموعه ، رکورد فروش تمام آثار قبلی او را بشکند.

 

اما به واقع چرا؟ چرا سه گانه شهر به خوبی دیده نشد؟ در قالب یک بحث تحلیلی به جوانب این مسئله خواهیم پرداخت.

1.غلبه ی تأثیرات بصری بر کلمات در عصر جدید

با پیشرفت صدم ثانیه ای تکنولوژی ، ساخت فیلم های تخیلی نسبت به گذشته افزایش چشمگیری داشته بطوریکه امروزه ، فیلم ها و سریال هایی که به راحتی از طریق تلویزیون ، اینترنت و … در دسترس مردم قرار میگیرند ، باعث شده اند که مردم کمتر سراغ کتاب هایی از این دست بروند. به تعبیری دیگر می توان گفت : مخاطب به طور زیرپوستی و نامحسوسی تنبل شده است و کمتر از قوه ی تخیل خود استفاده می کند ، چرا که تکنولوژی این تخیلات را به آسانی به خورد مخاطب می دهد. شما فقط کافیست با چشمانتان دنبال کنید که قاتل چگونه دشنه اش را در قلب قربانی فرو میکند و خون فوران میزند. اما اگر بخواهید این صحنه را با متن در ذهن خواننده بگنجانید ، باید زحمت بکشید و صحنه را حداقل در دو پاراگراف توصیف کنید. قضاوت با شما.

 

2. انتشار مجموعه در ژانر بزرگسال.

در کشور های خارجی ، وقتی روی یک محصول (مثلاً فیلم یا کتاب) برچسب رده های سنی +16 درج می شود ، حتی شانزده ساله ها هم به طرف آن محصول نمی روند. اما نمونه ی برعکس ان در ایران کاملاً بر همه ی ما روشن است که وقتی برچسب +18 روی یک محصول درج می شود ، از نوجوان سیزده ساله تا پیرمرد هفتاد ساله با چنگ و دندان دنبال آن می رود (و گاهاً می دَوَد!!) “دارن شان” با انتشار مجموعه سه گانه شهر در ژانر بزرگسال ، شاید میخواست ذوق پورنوگرافیک و میزان درکِ خودش از محاوره ، خیابان ، پایین شهر ، مسائل جنسی و جنایی در “واقعیت” را به رخ مخاطب بکشد.به همین جهت سه گانه شهر را برای افراد پایین تر از چهارده سال نگارش نکرد و شاید همین “بزرگتر های پرمشغله” باعث شدند این مجموعه کمتر فروش داشته باشد و یا به قول معروف ؛ آه نوجوانان او را گرفت!

3.مشکلات و اشتباهات استراتژیک

سه کتابِ این مجموعه ، با فراز و نشیب زیادی مواجه شدند و “دارن” مجبور شد یک سری از بخش ها را بازنویسی کرده و مجدداً منتشر کند. یکی از نکات دیگر در این باره ، عدم تطابق محتوای کتاب با قوانین برخی کشورها مانند ایران و عدم اجازه ی چاپ که باعث نزول فراگیری این مجموعه شد. دلیل دیگر ، عدم انتشار اثر با نام واقعی “دارن شان” بود که می توان گفت دلیل عدم استقبال از این مجموعه ، آشنا نبودن مردم با اسم “دی.بی شان” و “دارن اوشاگنسی” بود.

جناب خان

 

4. کمتر فانتزی – بیشتر جنایی = تغییر سلیقه ی مخاطب

ترکیب (یا به تعبیری دیگر ؛ تداخل) سوژه های ماورءالطبیعه با واقعیت ، شاید ریسکی بود که “دارن شان” به جان خرید و درست در همان زمانی که “نایت ساید” در اوج بود ، محتوای “سه گانه شهر” به “نایت ساید” ربط داده شد و متهم به کپی زیرکانه شد. شاید هم سلیقه ی مخاطب اقتضا می کرد. چون اغلب طرفداران “دارن شان” منتظرند که یک هیولای خون آلود ناگهان از چاه توالت بیرون بیاید ؛ نه اینکه یک پیرمرد غرغرو روی صندلی دفترکارش بنشیند و راجع به ساختار کائنات از خودش تئوری در کند.

5. کاهش سرانه ی مطالعه کتاب در جهان (و بالطبع در ایران)

باز این موضوع را می توان به بند 1 ارتباط داد. به گونه ای که موارد ذکر شده در قسمت مذکور ، بخشی از دلایل کتاب نخواندن است. حالا با یک غربالگری ساده ، خواهیم دید که چرا آمار مطالعه و به دنبال آن ، استقبال از “سه گانه شهر” اینقدر پایین است :

توجه : آمار ، در حالت بسیار خوشبینانه است!

فرض کنیم از جمعیت 2 میلیونیِ یک شهر در ایران ، یک میلیون نفر وقت داشته باشند که داستان و فیلم و کتاب و روزنامه و مجله و … بخوانند. پس : 1000000 نفر اهل هنر داریم (بعید است!) از این یک میلیون نفر 500 هزار نفر فیلم و سریال و انیمیشن ببینند و 500 هزار نفر کتاب و مجله و pdf و روزنامه بخوانند.

از 500 هزار نفر اهل مطالعه ی شدید ، 250 هزار نفر صرفاً کتاب بخوانند. از این رقم ، بطور خوشبینانه 125000 نفر با آثار فانتزی آشنا شده باشند. 62500 نفر از این عزیزان کامپیوتر داشته باشند و 31250 نفرشان به اینترنت دسترسی داشته باشند و 15625 نفر اطلاع داشه باشند که کتاب “سه گانه” توسط “تیم ترجمه شهر” در حال ترجمه شدن است. با همین فرمول ساده ، سایر وضعیت ها را از فیلتر رد کنید. چه عددی بدست می آید؟

این بدین معنی است که از زحمات یک تیم ترجمه 5 نفره ، بین 80 میلیون نفر جمعیت نهایتاً شاید 5000 نفر بهره ببرند. آمار بسیار گریه دار است!

با تشکر از پیشنهادات الهام بخش دوست عزیزم پوریا جوکر در نوشتن این مقاله.

منتظر نظرات ارزشمند شما پیرامون این مطلب هستیم.

کانال تلگرام نشریه اینترنتی شهر

 

سامان (ادمین نشریه)

مترجم کتاب های فانتزی - عاشق فیلم و سریال و کتاب

6 دیدگاه

  1. سلام خب مشخصه فانتزی مخاطب خاص خودش رو داره و خیلی عمومیت نداره، مثلا من از بچگی از دوران راهنمایی دیوانه وار کتابهای دارن آن رو دنبال کردم و در عرض سه ماه ۱۲جلد اشباح و ۶جلدی که از مبارزه با شیاطین منتشر شده بود رو خوندم، در حالیکه همسرم که خودش کتاب خون حرفه ایه حتی اسم دارن آن رو به خاطر نمی آورد…
    اون موقع ۱۳سالم بود و الان ۲۳سال ،و در طول این مدت شاید بیشتر از ۱۰۰۰۰ تا کتاب و مجموعه فانتزی خونده باشم ولی همسرم دریغ از یک کتاب یا حتی فیلم فانتزی…

  2. سلام من به جز سری کتاب های زام بی دارن شان همه رو خوندم و الان که دارم اینو مینویسم اوایل جلد سه سه گانه ی شهر هستم. من یادم نیست که چطور و چرا این کتابو دانلود کردم ولی حدود دو هفته ی پیش به طور اتفاقی دو جلد اول رو در بین کتاب های دیگم دیدم و دیدم اسمش چه قدر آشناس و بعد که فایلو باز کردم و اسم دارن شان رو دیدم تصمیم گرفتم چند صفحه ی اول رو بخونم اعتراف میکنم که اولش جذب نشدم ولی چند روز بعد که دویاره اومدم سراغش یه بند ۲۰یا ۳۰ صفحه خوندم واقعا لذت بردم تا همین الان هم هروقت که تونستم اومدم سراغ این کتاب فوق العاده . بهتر از اون ترجمه ی کامل و شیوای آن.واقعا دست تیم ترجمه تان درد نکند مخصوصا به خاطر توضیحات پایین صفحه و نوشتم اسم ها و بعضی از کلمات و عبارات مهم به زبان اصلی.
    واما من میخواستم یه چیز دیگه هم در باره ی این که چرا این کتاب در ایران به اندازه ی سری دیموناتایا سرزمین اشباح معروف نشد بگم و اون اینه که اگه قرار بود این کتاب به طور رسمی ترجمه و چاپ بشه مثل کتاب های سری نغمه ی یخ وآتش باید خیلی جاهایش و حتی بیش تر از آن سانسور میشد و واقعا یک جاهایی از داستان با سانسور به طور کامل ارزش ادبی خودش رو از دست میداد به علاوه ممکن بود در بسیاری از جاها سردرگمی ایجاد شود.البته با قلم قدرت مند سانسور چی ها از پس آن هم میتوانیم بر بیاییم.با این حال دلایلی که شما گفتید هم بسیار تاثیر گذار هستند.و راستی یک تشکر دیگه هم داشتم بابت این که در خلاصه ها یا نقد هایی که در سایتتان مینویسید چیزی را لوث یا همان اسپویل نکردید متاسفانه این اشتباهی است که سایت هایی که موضوعشان درباره ی فیلم سریال و در بعضی موارد کتاب است سهوا ویا در بعضی موارد که به چشم دیدم عمدا مرتکب میشوند.
    با تشکر فراوان یکی از طرفداران کتاب های فانتزی اللخصوص کتاب های دارن شان

  3. راستی باید اضافه کنم که دارن اوشاگنسی اسم اصلی این نویسنده هست
    ولی اکثر کارهاشو با اسم دارن شان بیرون میده

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا