نقد فیلم و سریال

نقد سریال “سیزده دلیل که چرا…” : اثری که شاید شما را بی خواب کند

 هشدار: این مطلب شامل اسپویل میباشد، پس دوستانی که تاکنون این سریال را ندیده اند، بهتر است در صورت تمایل و داشتن وقت کافی، ابتدا آن را نگاه کنند.

 

 

 

 

 

 

 

سریال زیبای “سیزده دلیل که چرا…” از کتابی به همین نام یعنی “Thirteen Reasons Why” ساخته شده است. داستان در ابتدا بسیار کلیشه ای، نخ نما شده و بی هویت به نظر میرسد؛ دختر نوجوانی که به تازگی به شهر کوچکی مهاجرت کرده و مجبور است در دبیرستانی ادامه ی تحصیل بدهد که در آن مدرسه یک غریبه به شمار میرود. ولی بیننده از همان اواسط قسمت اول سریال متوجه میشود که در این سریال بر خلاف فیلمها و سریالهای مشابهی که تاکنون به این موضوع پرداخته اند، با یک درام جدی، معمایی، قوی و پرکشش مواجه شده که هضم تمام قسمتهای آن به یکباره ممکن نیست. در واقع پیشنهاد من به شما این است که اگر قصد تماشای آن را دارید، حداکثر روزی دو یا سه قسمتش را نگاه کنید تا بتوانید بهتر متوجه پیامهای عمیق پنهان شده در لایه های گوناگون داستانش شوید.

همان طور که میدانید، تضمینی برای موفقیت فیلم ها و سریالهای ساخته شده از روی کتابهای پرفروش وجود ندارد؛ گاه کتاب از فیلم جذابتر است، مانند هری پاتر که مجموعه فیلمهایش با وجود کسب نمرات بالا از سایت IMDB نتوانست حتی نیمی از موفقیت و محبوبیت کتابهایش را تکرار کند، گاهی قضیه برعکس بوده و فیلم از کتابش پیشی میگیرد، مانند سه گانه ی ارباب حلقه ها که با حذف جزئیات طولانی و خسته کننده ی نویسنده ی کتاب و همچنین لحن خشک و رسمی و درباری کتاب، تبدیل به اثری موفق در تاریخ سینما شد، و گاهی نیز هم کتاب و هم اثر ساخته شده از آن توجه مخاطبان و منتقدین را بخود جلب میکند. این سریال و کتاب جزو دسته ی سوم هستند.

 

هر 13 قسمت سریال، قسمت هایی پر تنش، پرحادثه و خوش ساخت بودند که البته به نظر نویسنده ی حقیر، قسمت 11 اوج طوفان داستانی سریال بود. با این حال میتوان نقاط قوت و ضعف فصل اول این سریال را (خوشبختانه برای فصل دوم تمدید شده) به شکل زیر فرموله کرد:

 

نقاط قوت:

1-بازی های جذاب و باورپذیر شخصیت های کلِی، هانا، تونی و الکس که کاملا در قالب نقش های خود فرو رفته بودند. به خصوص کلِی که شاید برگ برنده ی سریال بود.

2-چهره ی زیبای هانا و گریم معصومانه ی او که کار بیننده را برای درک و همدردی با این شخصیت آسان تر میکرد!!!

3-فیلمنامه ی قوی، یکپارچه و بدیع که از ابتدا تا انتها مخاطب را در خود غرق میکند.

4-شخصیت پردازی عالی و انتخاب صحیح بازیگران برای هر نقش که در محبوبیت سریال نقش به سزایی داشت

5-تیتراژ اولیه ی عالی و متناسب که بعید میدانم کسی آن را ببیند و خوشش نیاید.

 

نقاط ضعف:

1-بازی های مصنوعی، خشک و بی فراز و نشیب از برخی بازیگران نظیر بازیگرهای شخصیت های جاستین و جسیکا که گاهی باعث افت مقطعی سریال میشد.

2-هر چه کردم، متوجه نشدم که بازیگر شخصیت جاستین کجایش خوش تیپ و خوش قیافه و دخترکش (!!!) است. شاید شما بتوانید به من کمک کنید تا بفهمم.

3-این مورد ضعف سریال نیست و ضعف کتاب و فیلمنامه است. شخصیت اصلی داستان همه را مقصر میداند به جز خودش. چرا وقتی مورد تجاوز قرار گرفت، اقدام به شکایت نکرد؟ چرا با این که میدانست شخصیت برایس متجاوز و بی اخلاق است، به آن پارتی خصوصی در ویلای شخصی او رفت؟ چرا حرف دلش را با وجود فرصتهای بیشمار به کلِی نگفت؟ این سه چرا و شاید دو سه چرای دیگر باعث شده که داستان را بی نقص ندانیم.

4-افراط و تفریط همواره در فرهنگها و باورهای گوناگون منع و نکوهش شده. به سریال برگردیم. شخصیت تونی همجنس گراست. چندین بار هانا و خود تونی عنوان میکنند که تونی تنها پسر دبیرستان بوده که نگاه بد و جنسی به هانا نداشته و به فکر سو استفاده از وی نیفتاده است.

چند سالیست که در اغلب سریالها و فیلمهای آمریکایی حداقل یک کاراکتر همجنس گرا وجود دارد که شخصیتی ساده، خونگرم، وفادار، صادق و قابل اعتماد دارد و میان گروهی از افراد غیر همجنس گرای خرده شیشه دار، خودخواه، مکار و پیچیده گرفتار شده است. برای نمونه اگر به سریال Riverdale یا سریال Arrow توجه کرده باشید، متوجه منظورم میشوید.

گویی که به نظر میرسد به صورت عمدی یا غیر عمدی تلاش بر این بوده که سازندگان این آثار، دنیا را به شکلی سیاه و سفید نشان دهند؛ سفیدها همان همجنس گرایان مفید، موثر، صاف و ساده و قابل اتکا بوده و در دیگر سو سیاه ها سایر افراد که ویژگی های منفی بی شماری دارند!!! در صورتی که تا همین چند سال پیش، نگاهی به شدت منفی و همراه با ترس و انزجار به افرادی با گرایش های همجنس خواهانه میشد، حال چندیست که ورق کاملا برگشته. ظاهرا هنوز دنیا دست از نگاه ها و برخوردهای افراط و تفریط وار برنداشته است.

 

 

امیدوارم در این ماه های گرم موفق باشید و شاد و خنک!

سامان (ادمین نشریه)

مترجم کتاب های فانتزی - عاشق فیلم و سریال و کتاب

24 دیدگاه

  1. این سریال عالی بود
    تو یکی از پیجای طرفدارش داشتن گمانه زنی میکردن برای فصل دوم یکی یه نظر خیلی جالب داده بود . گفته بود اگه فصل دوم ماجرای به قتل رسیدن کسایی که تو مرگ هانا نقش داشتن بوده باشه چی؟ اگه مرگ الکس خودکشی نبوده باشه و قتل بوده باشه اونم به دست تایلر چی؟ به خاطر همین اونهمه اسلحه داشت و عکس الکس رو از بین عکسای بقیه جدا کرد .
    ممنون از سایت خوبتون

    1. سلام هانیه جان. ممنون از لطفی که به ما داری.
      درسته من خودم فکر میکردم سریال در همین یک فصل تموم بشه و از تمدیدش واقعا شگفت زده شدم. شاید فشار طرفدارا و بیننده ها عوامل سریال رو به ادامه دادنش تشویق کرد. و حدس میزدم که هانا در اصل زنده باشه و به کمک تونی و دو سه تا پلیس خودکشی خودشو صحنه سازی کرده باشه. ولی ظاهرا اشتباه کرده بودم. حالا ببینیم حدس اون طرفداری که شما اشاره کردید، مثل حدس من اشتباه از آب در میاد یا درسته؟
      به هر حال باید من و شما و سایر بیننده ها منتظر فصل دوم بمونیم که ببینیم چی میشه. چون فکر کنم کتابش همین جا در قسمت ۱۳ تموم میشد.

      موفق باشی

  2. دست شما درد نکنه نقد خوبی بود
    واقعا سریالی بود که باید با دقت هر قسمتشو دید
    اون تیکه جاستینو خیلی خوب امدی من خودم روش دقت نکرده بودم الان که نقدتو خوندم رفتم دوباره اوردمش دیدم واقعا هیچ چیز خاصی نداره =)))))

    1. خواهش میکنم. خوشحالم که خوشتون اومده. در مورد جاستین باید بگم این امر رایجیه که در آثار داخلی و خارجی به وفور دیده میشه. یعنی به پسر یا دختری خوشگل میگن و تمام شخصیتا سعی در رسدین به اون خوشگلِ ماجرا دارن که واقعا آدم به چشماش شک میکنه. یا مثلا یه زن ۴۰ ساله میاد نقش دختر دبیرستانی و تینیجر رو بازی میکنه. نمونه ی ایرانیش مریم کاویانیه که هنوز تو سریالا پسرای بیست ساله میرن خواستگاریش. نمونه ی خارجی هم میشه به وین دیزل اشاره کرد که خیلی خودشو دوس داره و در تمام فیلماش تمام شخصیت های مثبت و منفی مونث دربدر دنبال یه گوشه چشمی از وین هستن و براش عشوه خرکی میان.

  3. سریال خیلی قشنگی بود
    به نظرم خیلی خوب تونسته بود طرز دیدگاه دختر و پسر بهاطرافشو نشون بده مثلا کلی اصلا براش اون لیست مهم نبود ولی میشد دید که فقط هانا از اینکه اینجور بهش نگاه بشه ناراحت نیس بلکه دخترای دیگه مثل جسیکا یا اون دختره که رژ لب میزد
    اونجایی که گفتین میتونست به کلی بگه مخالفم چون اولش که از احساس کلی مطمئن نبود بعدم به خاطر پارتی فکر میکرد کلی ازش متنفره و یک بارم میخاست به کلی بگه که اون شب تصادف چه اتفاقی افتاده که کلی مسخرش کرد
    به نظرم هانا یه دختر کاملا منطقی و باهوش نبود فقط یه دختر معمولی بود و نیاز به کمک داشت
    فیلم باعث شد برای من که فکر کنم چقدر میتونه حرفام رو زندگی دیگران تاثیر داشته باشه

    1. سلام. خوشحالم که شما و سایر دوستان این سریال رو دیدید. تک تک دیالوگهای این سریال به جا و حساب شده نوشته شده. یه جورایی شبیه مجموعه ی هری پاتر که در هر گفتگویی میتونستیم چیزایی رو از شخصیت ها یاد بگیریم.

      گفتید هانا از احساس کلی مطمئن نبود. خب به نظرم یکی از پیامهای سریال همین بود که وقتی ما از احساس کسی مطمئن نیستیم، میتونیم ازش بپرسیم. یعنی اگه نپرسیم، ممکنه تا آخر عمرمون از این انفعال و نپرسیدن پشیمون بمونیم. یعنی هانا میتونست این سو تفاهم و تردید در رابطه ی خودش و کلی رو بارها رفع کنه و شفاف سازی کنه و احساسشو بگه ولی دست دست کرد و در نهایت هم پایان تلخی برای هر دو نفرشون رقم خورد.

      بله موافقم که هانا بی تجرگی و خامی کرد. شاید از همون قسمت اول هم این ویژگیها در شخصیت هانا مشهود بود. اگه شما به فکر فرو رفتید که یه حرف کوچیک و ظاهرا بی اهمیت از شما ممکنه چه تأثیرات بزرگی در زندگی بقیه داشته باشه، پس سازندگان سریال به خوبی موفق شدن که پیام خودشونو به شما و بینندگان دیگه ی خودشون منتقل کنن.

  4. به نظرم اینکه از برایس شکایت نکرد ضعف داستان نیست. توی ایران هم خیلیا مورد تعرض قرار می گیرن اما به دلالی از جمله حفظ آبرو یا شدت تلخی ماجرا سعی می کنن بیخیالش بشن و به کسی نگن. در ضمن اینکه گفتید جاستین دخترکش نیس می خوام بگم پس از نظرتون چی دخترکشه؟ جاستین صد در صد یه دخترکش کامل بود. من که همش هر بار جاستین می ومد تو فیلم هی فیلمو میزدم عقب دوباره ببینمش۰:
    البته شاید باید دختر باشی تا بتونی بفهمی چی میگم.

    1. سلام. شما درست میگید خیلیا شکایت نمیکنن ولی خب بعدشم خودکشی نمیکنن. اگه خودم باشم بدون شک بین خودکشی و حفظ نشدن آبروم بدون شک دومی رو انتخاب میکنم. البته نظرات متفاوته و شرایط، هم همین طور.

      جاستین، نمیدونم چی بگم. ملاکهای جذابیت از نظر دخترا مسلما متفاوته. برای مثال خیلیا سلنا گومز یا جنیفر آنیستون رو پسرکش میدونن ولی خودم به عنوان یک پسر هیچ وقت از قیافه ی این دو نفر خوشم نیومده و حتی اونا رو در طبقه ی معمولی متمایل به زشت قرار میدم. بازم به سلیقه برمیگرده.

  5. سلا. راستش من این سریال و اصلا نگا نکردم ولی وقتی داشتم نقد رو میخوندم متوجه نکته ی خیلی خوبی ک بهش اشاره کردین شدم. واقعا چرا؟ واقعا چرا همیشه باید یه شخصیت همجنسگرا تو سریالا ی امریکایی باشه؟ من هر چی سریال تاپ دیدم ی زوج همجنسگرا داشته ک حال منو بهم زده. ایا این جز به معنای تبلیغ همجنسگرایی میتونه باشه؟ نوجوونی ک ۱۷،۱۸ سالشه وقتی داره سریال مورد علاقشو میبینه وقتی میبینه چقد همه همجنس گراهارو دوس دارن و بهشون آفر میدن چه پیامی میگیره؟ سریال اورجینالز یه پسر همجنس باز داشت ک به قول شما شخصیت خیلی حامی و صادقی داشت. نمیتونین تصور کنین از دیدن صحنه بوسیدن دوسپسرش چ حالی میشدم. ومپایرم تا فصل ۶ صبر کرد بعدش ی زوج همجنسگرا اورد تو داستان برای خالی نبودن عریضه. یا همین گیم او ترونز، اومدن یارا گریجوی رو همجنس باز نشون دادن. در حالی تو کتاب اصلا این شخصیت همجنسگرا نیست. اینا همش نخ دادنه. سردمدارای سرگرمی با قصد و غرض اینکارو میکنن.

    1. سلام به شما. فکر کنم اولین کسی هستید که مفصل به این نکته ی آخر اشاره کردید. من کاری به تبلیغ و این مسائل ندارم. محصول خودشونه. میتونن هر چیزی رو تبلیغ کنن. فقط به نظرم درست نیست که برای بهبود نگرش های منفی در بعضی کشورها نسبت به مسائل همجنس گرایی، بیان افراد با گرایش های معمولی رو بکوبن و خبیث جلوه بدن. به عبارت دیگه اگه فیلمساز بخواد بگه همجنس گراها هم آدمای خوبی هستن، راهش این نیست که تو سریالش بیاد شخصیت همجنس باز رو بدون ایراد و خرده شیشه بسازه و تمام شخصیت های دیگه عوضی و مکار و خائن باشن. ولی متاسفانه چندین ساله این رویکرد افراطی در پیش گرفته شده و عملا در هر سریال و فیلمی همه عوضی هستن به جز اونی که همجنس گرا بوده!!

      1. شما میگید کاری به تبلیغش ندارید،چون برای خودشون میسازن. واقعا برای خودشون میسازن؟ معلومه ک نه. میلیون ها نوجوون ممکنه این فیلم هارو در هر جایی از کره زمین ببینن. نتیجه چیه؟ حتی اونایی ک سالم و گرایش جنسی نرمالی دارن هم وسوسه میشن از رو کنجکاوی هم ک شده بیان ی بار با همجنس خودشوم رابطه داشته باشن. این اثر تخریبیه. چون شخصیت های همجنس گرا و رابطه های عاطفی و جنسی شون به قدری خارق العاده ترسیم شده ک ناخوداگاه تو ذهن جا میفته که: <>.البته ن برای همه. ولی چون اکثر مخاطبای این فیلما نوجوونا ی کم سن سال هستن امکانش هست ک اثر خوبی روشون نذاره. و من حس میکنم اونا عمدا میخوان ک اینطور باشه.

        1. نه من میگم پول و امکانات خودشونه. استودیوی فیلمسازی خودشونه. من و شما و امثال ما نمیتونیم بهش بگیم که با پول و اختیاراتشون چی بسازن. یعنی دست ما کوتاهه. وگرنه من اصلا موافق این رویه نیستم. معلومه که این قضیه عمدیه وگرنه تو این همه فیلم و به خصوص سریال تکرار نمیشد. ما صرفا میتونیم به بقیه بگیم که روشون تاثیر نذاره و جوگیر نشن.

  6. در مورد جاسین منم فک می کردم اصلا جذاب نیس
    ولی وقتی فیلمو به یه دختر نشون دادم اولین کسی که نظرشو ملب کرد جاسین بود
    توی این مسائل باید یه خانم نظر بده

    1. سلام. تا حد زیادی موافقم. البته اینو هم در نظر بگیر که سایر پسرای این سریال به حدی قیافه هاشون معمولی و غیر جذاب بود که کارو برای جاستین راحت کرده بود :دی

  7. من با اینکه ضعف رفتار هانا (مثلا همین ک ب پارتی برایس رفت) رو جزو ایراد داستان گذاشتید موافق نیستم. این ک هانا خودش رو مقصر نمیدونست جزو شخصیت اون بود، و یه ضعف برای داستان حساب نمیشه، شاید حتی نقطه قوتم باشه چون نویسنده شخصیت اصلی داستان رو هم با ضعف خلق کرد. اینکه هانا ب اون پارتی رفت، اینکه با کسی مشکلاتشو درمیون نذاشت و یا خودکشیش همشون اشتباه بودن، اما خب هر فردی خصوصیتای منفیم داره و خب یکی از خصوصیت های منفی هانا این بود.

    1. سلام. یعنی اون همه اشتباه کرد؟ که حتی منجر به خودکشیش بشه؟ منظورم اینه که اشتباهاتش سریالی بودن. البته ما وقتی نقد میکنیم، نسبت به حالت ایده آل نقد میکنیم. پس وقتی نقاط ضعف یه فیلم یا شخصیت رو میگیم، نسبت به حالت ایده آل و آرمانیه. چون کار نقد همینه. شما درست میگید همه اشتباه میکنن مام اشتباهات هانا رو گفتیم. چون خیلیا هستن که با مشکلات مشابهی در اون سنین مواجه شدن ولی کارشون به خودکشی منجر نشده.

  8. سلام من این فیلمو ندیدم ولی کتابشو خوندم. چند تا نکته بگم توی کتاب هیچ جا به تونی به عنوان همجنس گرا اشاره نشده بود. بعد اینکه هانا می تونست جلوی کار برایس و بگیره ولی نگرفت چون تصمیم شو اون موقع گرفته بود که خودکشی کنه. در واقع میتونست از خیلیا کمک بگیره و همونطور که این همه دلیل پیدا کرد که خودشو بکشه میتونست خیلی دلیل هم پیدا کنه که زندگی کنه و برای زندگیش بجنگه و این ضعف داستان بود که ضعف خیلی بزرگی هم بود. در کل از خوندن کتابش پشیمونم.

    1. سلام. واقعا از شما ممنونم چون خودم کتابو نخوندم و این مطالبی که عنوان کردید، برام تازگی داشت. یکی از دوستان، عقیده داشتن که این قضیه ی خودکشی بی دلیل هانا از ضعف داستان نیست و در واقع شخصیت هانا ضعیف بوده. در حالی که من و شما هم بر این عقیده هستیم که ضعف کتابه. و چقدر خوبه که هر کس از زاویه ی دید خودش نگاه میکنه و تمام دیدگاه ها مشابه به هم نیستن. البته من با جمله ی پایانی شما موافق نیستم و به نظرم این ضعف داستان باعث نمیشه که بگیم کتاب و سریال، آثار ضعیفی بودن و خواننده و بیننده رو پشیمون میکنن. فکر میکنم یک نگاه به این قصه برای تمام آدما میتونه مفید باشه. مخصوصا برای افرادی که زندگی مشابه هانا داشتن یا افرادی که مشابه کسایی بودن که اون بلاها رو سر هانا آوردن.

  9. من از این لحاظ گفتم پشیمونم که به نظزم نویسنده با این کتاب مشوق خودکشی تو نوجوان ها شده. مثل اینه که بگه هر مشکل کوچیکی که دارین میتونین خودکشی کنین و اشکالی نداره چون بقیه بهتون حق میدن و حتی بدتر از اون نتیجه ای بود که آخر کتاب گرفت وقتی که کلی رفت با اسکای که واضحا مشکلاتی داشت صحبت کنه انگار که خودکشی هانا نتیجه خوبی داشته. چیز آزاردهنده ی دیگه هم وقتیه که هانا تجاوزی که به جسیکا شد رو خیلی خودخواهانه با ۱۳ نفر دیگه در میون گذاشت. حتی دادن نوار ها به کلی و تونی هم کاری اضافه بود و درد و احساس گناهی بهشون داد که حقشون نبود.

    1. بله هم میشه برداشت شما رو از کتاب داشت هم میشه این برداشت رو کرد که نویسنده میخواد بگه ممکنه هر کار کوچیک ما (مثلا یک تهمت کوچیک) شاید منجر به فاجعه ای مثل مرگ یک انسان بشه. اون اسکای رو مونده بودم که بهش اشاره کنم یا نه. چون مشکلات روانی داشت ولی شاید نویسنده میخواست بگه نقص های بقیه رو ببخشید و بهشون فرصت بدید. به نظرم هانا اون نوارا رو به اون چند نفر داد و تجاوز به جسیکا رو علنی کرد تا جسیکا دوست پسر خودشو بشناسه و بدونه که به کیا اعتماد کرده و علاوه بر اون میخواست بقیه همون احساسات و زجری رو حس کنن که خودش به سرش اومده. یعنی یکم اون کارش خودخواهانه بود. خوب تفسیر کردید و مشخصه که دقیق نگاه کردید به داستان.

  10. سلام
    نقد بسیار خوبی بود بخصوص درمورد موضوع همجنس گرایی تونی!قطعا مطرح شدن همجنس گرایی تونی دلایلی فراتر از سینما و هنر داره…ولی خب خداییش جاستین دخترکش بود😁

    1. سلام. ظاهرا نظر من با دخترا در مورد دخترکش بودن جاستین که نمیدونم چرا انقد بولد شده، متفاوته. من از دید یه پسر نگاه کردم. در مورد همجنسگرایی هم خطرناکه واضح تر یا بیشتر از اشاره های خفیف حرفی بزنیم. ممنون.

  11. هوففف میخواستم در مورد سریال نظر بدم ولی وقتی کامنت یکی رو دیدم که نوشته بود بوسیدن همجنسگراها رو دیده و حالش بد شده حال منم بد شد. ربطی به موضوع اینجا نداره ولی…چرا آدما باید از عشق دو نفر دیگه حالشون بد بشه؟درسته فیلم ها دارن همجنسگراهارو آدم خوبه نشون میدن ولی آیا این چیز بدیه؟بعد از سال ها که کل جامعه اونارو به چشم یه حیوون کثیف بی ارزش میدیدن به نظرم اشتباه نیست که اونارو خوب نشون بدن و مطمئنم این باعث نمیشه که نوجوونا همجنسگرا بشن چون این یه بیماری واگیر دار نیست :’) همون جور که آدمای همجنسگرا با دیدن افراد استریت گرایششون عوض نمیشه.آدما فقط با گرایششون به دنیا میان.

    1. سلام. در مورد درست یا غلط بودن این که ایشون حالشون بد شده، حرفی ندارم. ولی من نمیگم این جور حرکتا تو سریالا و فیلما باعث ترویج همجنسگرایی میشن. میگم برای خوب نشون دادن همجنس گرایان لازم نیست تو هر اثری بیشتر افراد غیر همجنس گرا عوضی هستن و از اون ور تمام همجنس گرایان بچه مثبت و بی آلایش. حرف من این بود. درود

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا