نقد و بررسی کتابیادداشت

نقدی بر سه گانه شهر (بخش دوم)

این سه گانه چه جادویی دارد؟ خاصیت این سه گانه چیست؟

(تحلیلی کوتاه پیرامون دو کتاب اولِ این مجموعه)

 

 

 

توجه : این نقد و بررسی صرفاً نظر شخصی اینجانب بوده و بنده آنچه که خودم از خواندن این کتاب دریافته ام را به رشته ی تحریر در آوردم.

 

این مطلب حاوی عناوینی است که ممکن است داستان را لو بدهد.

Spoiler Alert

 

وقتی کاپاک ریمی وارد شهر می شود ، گویی که ما نیز شانه به شانه او را همراهی می کنیم. شهر ، شهر مرموزی است و همان لحظات اول آدم را میخکوب می کند. یک شهر تا چه اندازه می تواند بی روح باشد؟ این کاردینال کیست؟ آیا کسی می تواند به اندازه ی کاردینال قدرتمند باشد؟ این مردان کور با رداهای بلندشان چه قدرتی دارند؟ چه منصبی دارند؟ همه ی این راز و رمز ها باعث می شود که ما کلمه به کلمه با داستان پیش برویم تا از معماهای های این شهر افسانه ای پرده برداریم.

پاکار ویمی مرموز ، ما را ترغیب می کند تا درباره ی شخصیت خوفناکش بیشتر بدانیم. یا این مِه سبزرنگ وحشتناک که مو به تن آدم سیخ می کند. بعضی ها میمیرند اما چرا یاد و خاطراتشان هم با آنها دفن می شود؟ لیست آیوامارکان چیست؟ خصوصیات آیوامارکاها چیست؟ این قدرت از چه کسانی نشأت گرفته شده است؟ تمام این سؤالات را درطول خواندن کتاب از خودمان پرسیدیم و همین اشتیاق باعث شده که گام به گام با آن جلو برویم و رازها را اکتشاف کنیم.

همانطور که ریمی فکر می کرد شد. پرده ها کنار رفت. رازها برملا شدند. درون لیست آیوامارکا اسامی عروسک های طبقه پانزدهم پارتی سنترال قرار داشتند. عروسک هایی که به سبک قبایل سرخپوستی ، سوزنی در قلبشان فرو می شد و سرنوشتشان رقم می خورد. ویلاکس ها به کاردینال قدرت بخشیدند و او را پروراندند. کاردینال زرنگ بود. آنقدر آیوامارکا خلق کرده بود که دیگر هیچ شخصیتی ارضایش نمی کرد. او مرگ خودش را سالیان قبل پیش بینی کرده بود. بنابراین ، عروسکی جاودان ساخت و کلید امپراطوری اش را به دست او داد.

اما آیا این تمام ماجرا بود؟ آیا با خط خوردن نام فردیناند دوراک و مردی که تتوی مار روی گونه هایش داشت ، جذابیت های داستان به پایان رسید؟ آیا یک فرد بسیار قدرتمندِ منزوی که نامیرا هم هست و هربار که می میرد دوباره زنده می شود ، می تواند جذابیتی به داستان بیافزاید؟ چه کسی می داند؟ کتاب دوم چه اتفاقاتی را پوشش می دهد؟

بیشترِ ما انتظار داشتیم که در کتاب دوم ، ریمی از فتوحات خودش بگوید و اتفاقاتی که برایش رخ داده را با جزئیات و آب و تاب تعریف کند. یا اینکه اصلاً موضوع داستان و شخصیت ها همگی دستخوش تغییرات شوند. اما این بار ، نوبت دارن شان بود تا یکی از آن شعبده بازی هایش را برای ما به نمایش بگذارد. داستانی به موازاتِ داستان اول. ماجرای پیچیده ی آلجرز و “دوستان” !

قصه ای که برخلاف کتاب اول ، خیلی خوب پیش می رود. شخصت اصلی آن کسی است که سالهاست در شهر زندگی کرده و جزئی از آن محسوب می شده. با اتفاقی که صورت می گیرد و قضیه ای که آل در آن گرفتار می شود ، محدوده ی زندگی اش را بسط می دهد و او را به معنای واقعی ، به قلمرویی از جنون می کشاند.

آلجریا ، مردی که یک جا بند نمی شود. با این که خیلی پایبند به اصول است (در واقع ، آلبرت سرد و گرم چشیده ، محافظه کار و احساساتی است.) او در زمره ی سربازان به کار خودش مشغول است و روحش هم از ماجراهایی که در ترادف زندگی اش رخ می دهد خبر ندارد. آل حتی هویت خودش را نصفه نیمه می داند. آنقدر احساستی و خوش قلب است که به همه اعتماد دارد. اما شیطنت های خود را نیز حفظ کرده است و گاهی اوقات آنقدر گیج بازی در می آورد که آفریدگار از دستش به ستوه می آید.

نکته ای که اینجا مد نظر است ، این است که تعدادی از دوستان اظهار داشتند که جلد نخست بر خلاف جلد دوم ، روح بهتری داشت و خواننده را بیشتر جذب می کرد. اما تعدادی از دوستان هم جلد دوم را قوی پنداشتند. از نظر بنده (که کتاب تجارت مرگ را 4 بار خوانده ام و بیش از یکسال با افق دوزخ زندگی کردم) هر دو جلد عالی و بسیار قوی بودند. تجارت مرگ بواسطه ی رمز و راز های وحشتناکش که غیرقابل پیش بینی و مجذوب کننده بود ؛ و افق دوزخ بخاطر پیچیدگی های فراوان و نکات جزئی هوشمندانه ای که دارن شان لحاظ کرده بود. دوستانی که افق دوزخ را طی چهارده ماه گذشته دنبال کردند و خواندند ، یک بار دیگر کتاب (فول بوک) را بخوانند تا این نکات بسیار جالب را درک کنند. کما اینکه خواندن دوباره ی تجارت مرگ هم بی ضرر نیست.

سامان کتال

سامان (ادمین نشریه)

مترجم کتاب های فانتزی - عاشق فیلم و سریال و کتاب

3 دیدگاه

  1. واقعا داستان زیبایی هست شهر مارها من خودم به شخصه بیشتر پیچیدگی های تجارت مرگ رو دوست داشتم

  2. سلام میشه کتابهایی که مثل دارن شان یا انیلی رودا رو خوندید به من معرفی کنید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا