سینمای ایرانیادداشت

کلیشه‌های سریال‌های ایرانی

ادامه‌ای بر سلسله مطالب مرتبط با کلیشه‌های فیلم و سریال. این قسمت: سریال‌های ایرانی

 

 

 

 

 

1-تیتراژ پایانی

اگر یک سریال داخلی را تماشا می‌کنید که خواننده‌ی تیتراژ پایانی آن یکی از بین احسان خواجه امیری، رضا یزدانی و مجید اخشابی نبوده، یا آن سریال قبل از انقلاب شکوهمند اسلامی ساخته شده یا اصلا ایرانی نیست.

 

2

 

 

2-الگوی حدس مثبت یا منفی بودن از روی شغل

آن شخصیت سریال که نمایشگاه فرش داشته باشد، شخصیتی مثبت و آرام و قابل اعتماد دارد به علاوه‌ی یک ریش آنکادر شده و یک دست کت شلوار گشاد. برعکس، اگر یک شخصیت، نمایشگاه ماشین داشت، شخصیت منفی ماجرا بوده و از آن هفت خط‌های روزگار است که از قضا هفت تیغه یا دارای ریش پروفسوری (بزیِ سابق) و ملبس به یک دست کت شلوار براق تنگ است.

 

 

3-الگوی حدس مثبت یا منفی بودن از روی اسم

اسامی اصیل ایرانی مانند کوروش، داریوش، بهروز و غیره همیشه متعلق به خلافکاران و ساواکی‌ها بوده و از آن سمت اسامی اسلامی و عربی مانند احمد و حاج محمدتقی به شخصیت‌های نورانی و مثبت سریال اشاره دارد.

 

 

4-الگوی حدس مثبت یا منفی بودن شخصیت‌های زن

اگر بازیگر مونث داستان، سه روسری یا مقنعه را روی هم پوشیده باشد، شخصیت مثبت بوده و اگر فقط دو روسری رو بپوشد و یک شال روی این دو بیندازد، شخصیت منفی ماجرا است که غالبا هم نقشش از راه بدر کردن شوهرِ آن زن سه مقنعه‌ای است.

 

3

 

 

5-انتهای راهرو سمت راست

اتاقی که در انتهای راهرو، سمت راست قرار دارد، مرکز مداوا و بستری شدن تمام بیماران مبتلا به امراض عفونی، ویروسی، خونی، بالینی، روانی و میکروبی است. گاها دیده شده بعضی سینماگران ساختارشکن و خوش فکر، انتهای راهرو سمت راست را به انتهای راهرو سمت چپ تغییر داده و موجب راه‌اندازی موجی نو در تاریخ سینما و تلویزیون شده‌اند.

 

6

 

6-امام جماعت مسجد

امام جماعت مسجد، همان که از ابتدا با جوانان شوخی می‌کند و رفیق است، همان که همیشه کول و آپدیت است و لبخند به لب دارد و حوصله‌اش سر نمی‌رود، همیشه اوست که در انتهای سریال‌های سوپرنچرال ایرانی بر شیطان کرار فائق می‌آید یا راه پیروزی را به شخصیت اصلی سریال نشان می‌دهد. چیزی شبیه به ون هلسینگ، دامبلدور، برانابوس، و حتی گاندولف.

 

 

7-ارائه‌ی طرح‌های صنعتی پیشرو در تکنولوژی

کنار جنگولک بازی‌های شخصیت‌های اصلی سریال، معمولا یک شخصیت فرعی هم حضور دارد که با همکاری یکی دو نفر از شخصیت‌های اصلی در حال توسعه‌ی طرحی صنعتی هستند که قرار است انقلابی عظیم و ضخیم در تکنولوژی روز دنیا به راه انداخته و در حین زدن مشتی محکم به دهان استکبار جهانی، ایران را در آن عرصه تبدیل به گولاخ بلامنازع دنیا کند.

 

 

8-روابط بین زوجین با بهره گیری از تکنولوژی‌های به روز

اگر شوهر پس از برگشتن به خانه به زنش بگوید که “خانوم یه چاییِ لب‌سوزِ لب‌دوز برامون می‌ریزی؟” یا “به به! آفتاب از کدوم طرف در اومده؟ خانوم خیلی وقت بود برامون قرمه‌سبزی درست نکرده بودیا!” شک نکنید که فردا عیال محترمه با وضعیت ماه ششم حاملگی از خواب بیدار می‌شود.

حالت دوم وقتی است که زن (با سه روسری و دو دست مانتو) و شوهر (با کت شلوار) هر کدام به اتاق خواب خود می‌روند که بخوابند. نیمه شب یکی از این دو نفر بیدار شده و در کمال تعجب (!!!) می‌بیند که تنهاست و همسرش روی تخت حضور ندارد و نگران می‌شود که بلایی سرش نیامده باشد.

 

7

 

9-دیالوگ‌های جاودانه

دیالوگ‌هایی از نظیر:

پدر و پسر خوب خلوت کردینا (مادر خانواده خطاب به پدر و پسری که سر یک داف که پسر عاشقش شده، به صورت درگوشی بحث می‌کنند و به محض ورود مادر، بحث را عوض کرده و از کسادی بازار صحبت می‌کنند)

از الان باید بیشتر مواظب خودت باشی، لااقل به خاطر این بچه! (خطاب به زنی که شب قبل برای شوهرش چایی دم کرده یا قرمه سبزی بار گذاشته)

حاضرم هرچی دارم بدم و عوضش یه لحظه آرامش داشته باشم (بازیگر مردی که حین گفتن این دیالوگ دست‌هایش را به صورتِ مشت کرده به دیوار می‌کوبد و همه چیز، از خونه و ماشین شاسی بلند و 5 تا زیدِ کراس آور بگیرید تا کارخونه و شرکت خصوصی، دارد و همین پول و اموال آرامش را از او گرفته و به باجناقش حسودی می‌کند که به جز تاپاله‌ی شترِ نابالغ هیچ ندارد ولی هر روز با زن و بچه‌هایش خوش است و دلقک بازی درمی‌آورد)

 

4

 

10-تابوشکنی و غافلگیری‌های یهویی

به عنوان مثال گاهی در کمال تعجب و نوآوری می‌بینیم که یکی از شخصیت‌های محجبه، نفش منفی درمی‌آید و در این حالت از شدت شگفتی کف و خون بالا می‌آوریم.

و یا حتی شده که در ماشین یکی از شخصیت‌های منفی، قسمتی از یکی از آهنگ‌های سیاوش قمیشی یا ابی پخش شود و همین که به لحظه‌ی خواندن می‌رسیم، تلفن همراه این شخصیت زنگ خورده و او آهنگ را قطع می‌کند تا جواب دهد. به این صورت هم کول بودن کارگردان در چشم مخاطب فرو می‌رود و هم مشکل مجوز و سانسور پیش نمی‌آید. به جرأت می‌توان گفت این حرکت، بزرگ‌ترین تابوشکنی صداو سیما پس از انقلاب بوده است.

 

1

 

11-اسم دختر و نام سریال

اگر می‌خواهید بدون کم‌ترین زحمت و خلاقیتی، پول به جیب بزنید، یک اسم دخترانه را به صورت تصادفی انتخاب کرده و روی سریال خود می‌گذارید. سپس برنامه‌های ماه عسل، سیندرلا، اوشین، حنا دختری در مزرعه، جودی ابوت، بینوایان، باخانمان و امثالهم را از آرشیو صدا و سیما بیرون کشیده، گریه‌دار ترین صحنه‌ها را در ذهن حفظ کرده و به صورت سناریوی اصلی سریال خود درمی‌آورید. دقت کنید که هر چقدر شخصیت اصلی سریال (همان که اسمش به عنوان اسم سریال انتخاب شده) بیشتر به فنا برود، شما امتیاز بیشتری گرفته و به مرحله‌ی بعد می‌روید. درود

 

 

کانال تلگرام نشریه ی شهر

31 دیدگاه

  1. واقعا حالم به هم میخوره از ابن جور فیلم و سریال ها و دقیقا تمامی موارد درست هستن

  2. اینام هستن که شخصیت منفیا اخر داستان نادم و به راه راست هدایت شده و اشکان و گریان پا میشن میرن به یه جایی توسل میکنند و الی اخر… یا مال مردم خورا و هفت خطهای روزگار که دست بر قضا زندگی شخصیت اصلی رو به فنا دادن، زندگیشون پر از بدبختی و ناراحتی و فاقد خوشبختی و ارامش(در عین غلت خوردن تو مال و منال) و نهایتا که اس و پاس شد چشمش وا میشه و سرس به سنگ میخوره… :”) این فانتزی رو دلم مونده که یه بار شخصیت های فرعی داستان ها هم یه پایی بگیرند و روند داستان رو تغییر بدن. از این زاویه اگر کارگردانهای محترم نگاه کنند که هر کس شخصیت اصلی زندگی خودشه و هم بروی زندگی خودش و هم دیگران تاثیرات خیلی زیادی میگذاره یه کم تنوع بهتر میشه

    1. سلام. درسته. این موارد چون در سریالها و فیلم های خارجی هم بود، ترجیح دادم ذکر نکنم. هر چند که در سریالهای ایرانی خیلی پر رنگ ترن و شما به خوبی بهشون اشاره کردید. واقعا آزاردهنده شده این موارد

  3. فقط برای لحظه ای گاندولف د گری رو با امامه و تسبیح تصور کن، چه شود.

  4. متن جاابی بود .
    اینم هست که همیشه شخصیت منفی خلافکار های پولدارن و شخصیت مثبت اغلب فقیره یا هم خیلی بی فرهنگه و دنبال اینه که از شخصیت پولدار سو استفاده کنه
    دو تا از سریالای در حال پخش اینحورین که در نظر ادم کلیشه ای و مسخرس
    در هر صورت از صدا و سیما که نمیشه بیشتر انتظار داشت . حتی زمان پخش مایتخت ۵ باورم نمیشد که این سریال از صدا و سیما پخش میشه چون با روش صدا و سیما و کلیشه هاش به کل متفاوت بود !

    راستی تم جدید سایتتون خیلی خفنه . مبارک باشه 🙂

    1. از طرف تیم شهر از توجه و دقت شما در مورد تم جدید تشکر میکنم. به نظرم پایتخت۵ هم به علت سفارشی بودن نتونست حق مطلبو ادا کنه و ضعیف و کلیشه ای بود.

  5. سلام
    نیچه می گوید هرکه با هیولا می ستیزد باید بپاید تا خود به هیولای دیگری مبدل نشود تلویزیون دولتی ایران خود را خط مقدم تهاجم اومانیستی و بنيادبرافکن! غرب می داند و دراین وانفساي کارزار آخرالزمانی مردم را تحت اخلاق ساخلومنشانه و پادگانی سربازانی متصور می کند که هر ساخته ی ایدئولوژی موردنظر خود را باید برچشم بنهند این ماجرای تمام تزها وانتی تزهای عرصه ایدئولوژی است صداوسيما که بخشی از پروژه بزرگ ایدئولوژی دین تاریخی است به خیال خود به مصاف هیولای جهان خوار رفته در صورتی که خود هیولایی شده کوچکتر و حقیر تر و البته بدون جذابیت ها و کشش های هیولای بزرگتر حال می خواهد پروتاگونیست و آنتاگونیست مورد نظرش کمی !!!کج و معوج به نظر آید درصورتیکه سوراخ دعا را گم کرده
    موفق باشید

    1. واقعا سخته به این قشنگی نوشت. بهتون تبریک میگم و کاملا موافق صحبتاتون هستم. مطمئنا بقیه هم با من هم نظر هستن.

  6. ماشالله یعنی از اول تا آخر این مقاله مجبور بودم دستمو بگیرم جلو دهنم که خنده هام اهل بیتو بیدار نکنه دمت گرم آقا گل کاشتی :))))))))))))))))))))

  7. متاسفانه همونطور که ………………… یه سری مفت خور و دزدن صدا و سیما هم همینطور یه سری آدم پلشت که حتی علم اینکار رو ندارن. فاسد تر از صدا و سیما وجود نداره

    1. سلام. حالا شمام کوتاه بیاید که نه ما فیلتر شیم و نه شما زیاد فشارتون بالا بره. از صمیم قلب باهاتون احساس موافقت و همدردی میکنیم و به فهم تون افتخار.

  8. عالی بود مطلبتون. دقیقا به خاطر همین مطلبه که من از سریال های ایرانی فراری ام.
    راستی در مورد لحظات هیجان انگیز داستان هم نگفتید. اوج هیجان داستان معمولا مرگ بزرگ خانواده اس که بر اثر استرسی که بچه ناخلفش بهش وارد کرده یهو پشت فرمون ماشین سکته میکنه. یا اینکه یکی از شخصیت ها بر اثر تصادف با ماشین میره توی کما. انتهای داستانم که همیشه دختر و پسر بعد از هزار تا بدبختی به هم میرسن.

    1. سلام. بله ممنون اشاره کردید. حتی هنوز در اوج خلاقیت میشه دید که کل ماجرا یه خواب بوده. این قضیه ی خواب دیدن واقعا خیلی وقته نخ نما شده ولی هنوز ایرانیا ازش استفاده میکنن.

  9. سلام راستش باید این نوشته را بوسید با همش موافقم اما خدایی نکته اخرش شاهکار بود این که اسم دختر میذارن رو فیلمو سریالا .. چرا اصغر یا خرزو یا هوشنگ نمیذارن همش نفس نازنین زهرا … مریم گلی… گلشیفته.. کیمیا.. کیانا خخخ دستت درد نکنه قلم خیلی خوبی داری خداوکیلی انتظار نداشتم این هم نکات به مغزت رسیده باشه شاید باور نکنی من همیشه این موارد رو با دوستام درمیون میذارم ولی هیچکس این هار نمیفهمه… آدم باید باهوش باشه که شما هستی

    1. سلام. آقا خجل گشتیم از این همه تعریف :دی

      داستان اسم گذاری سریالا منو یاد کارگردان سری فیلمای رزیدنت اویل میندازه که زنشو تو بیشتر فیلماش به عنوان نقش اول بازی میده. شایدم کارگردانای ایرانی اسم اولین زیدشونو میذارن رو اسم سریالاشون. الله اعلم و من الله التوفیق

  10. سلام خیلی باحال بود..اینو نگفتی که طرف عصبانیه میره تو شرکت میپرسه فلانی کجاست منشی هم که خانومه میگه الان جلسه دارن نمیتونن کسی رو ببینن..یارو هم گوش نمیکنه میره به زور در رو باز میکنه طرف میگه چ خبره منشیه هم میگه قربان بهشون گفتم جلسه دارید…

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا