مقالهیادداشت

جایگاه ادبیات فانتزی در دین اسلام

در قرآن و سایر کتب اسلامی، روایات و احادیث بی‌شماری داریم که در دل آنها، بسیاری از داستان‌های بسیار جذاب و مو به تن سیخ کننده بیرون آمده‌اند که خواندن آنها برای هر شخصی (با هر دین و مذهب و ملیتی) می‌تواند خاطره انگیز و دلهره‌آور باشد. با این مقاله ی متفاوت همراه ما باشید!

 

 

 

 

 

 

 

توجه : این مقاله صرفاً جهت بررسی تاریخچه‌ی ادبیات گمانه‌زن در مذاهب و ادیان نوشته شده و هرگونه برداشت و یا جبهه‌گیریِ افراط‌گرایانه، رادیکالیستی، مذهب‌پرستانه، آتئیستی، آگنوستیکال و ضددینی، نظر شخصی خواننده و مربوط اعتقادات او می‌باشد.

نمی‌توان انکار کرد که مذهب در بهبود زندگی انسان‌ها نقش و تأثیری نداشته است. در بسیاری از جوامع، قوانین کشورها و ایالات بر پایه‌ی قوانین و فتاوی دینی-مذهبی نوشته می‌شود و همچنین می‌بینیم که حتی قانون اساسی یک مملکت بر پایه‌ی دستورات دینی تألیف می‌شود. بنابراین نمی‌توان تأثیرات مهم دین را در به‌هنجارسازی یک جامعه نادیده گرفت. اما وظیفه‌ی دین تنها به همین قانون‌گزاری‌ها ختم نمی‌شود. بلکه امروزه مذاهب به فرهنگ‌های هر کشوری تبدیل شده‌اند و هر انسانی را روی کره‌ی زمین پس از ملیت، با مذهبش قضاوت می‌کنند؛ مذهبی که مستقیماً روی رشد و تعالی فکری آن فرد تأثیر گذاشته است. با این مقدمه‌ی کوتاه، وارد بحث ادبیات فانتزی در حوزه‌ی مذهب و ادیان، به‌ویژه دین اسلام می‌شویم.

از کودکی، والدین و پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌ها برای ما قصه‌هایی از قرآن کریم تعریف می‌کردند که سرشار از هیجان و عناصر ماوراءالطبیعه بود و حتی تصور آن داستان‌ها ما را میخکوب می‌کرد. از داستان اصحاب کهف گرفته و آن خواب سیصدساله، تا ماجرای پرندگان ابابیل و سپاه ابرهه، سنگباران شهر سدوم (قوم حضرت لوط)، و قصه‌ی پرماجرای حضرت نوح که حداقل در دوران کودکی ما – که هنوز آثار فانتزی به شکل امروزی باب نشده بود –  در نوع خود بی‌نظیر بودند. همچنین این قصه‌ها با آب و تاب بیشتری در کتاب داستان‌ها و مجلات آن روزگار به چاپ درمی‌آمدند و ذهن خیالپرداز نسل ما را ارضاء و اشباع می‌کردند.

شایان ذکر است که داستان‌های مذهبی تنها مختص قرآن و دین اسلام نیستند و در ادیان دیگر مانند مسیحیت، یهود، بودا و… نیز داستان‌های مذهبی، باورهای یک جامعه را می‌سازند و سمت و سوی زندگی‌ها را به جهتی متفاوت سوق می‌دهند.

جن

حال، سوای قصص قرآنی، روایات و احادیث بی‌شماری نیز داریم که در دل آنها، بسیاری از داستان‌های بسیار جذاب و مو به تن سیخ کننده بیرون آمده‌اند که خواندن آنها برای هر شخصی (با هر دین و مذهب و ملیتی) می‌تواند خاطره انگیز و دلهره‌آور باشد.

توضیح مهم : اصلاً و ابداً کاری به این موضوع نداریم که صحت این روایات و احادیث به چه شکلی است، چرا که نه ما در حد و اندازه‌ای هستیم که بخواهیم صحت یا کذب این موضوعات را مشخص کنیم، نه دانش و مطالعه‌ی کافی در این زمینه داشتیم. بنابراین تنها به ابعاد فانتزی و هیجان‌انگیز این داستان‌ها می‌پردازیم و سعی داریم عناصر ادبیات فانتزی را از آنها بیرون کشیده و  نهایت لذت را ببریم.

داستان‌های فانتزی در دین اسلام و به خصوص در میان ما شیعیان به وفور یافت می‌شوند. کافی‌است سری به کتابخانه‌های مذهبی و آستانی بزنیم (مثلاً در تهران: بازار شاه‌عبدالعظیم حسنی در شهرری ، کتابخانه‌ی آستان حضرت معصومه در قم، کتابخانه‌ی آستان قدس رضوی در مشهد و…) و کلی کتاب داستانی و رِوایی با موضوعات مختلف پیدا کنیم.

داستان‌هایی نظیر:

توصیف شیطان (ابلیس)

عذاب‌های قبر

جن و جنّیان

عالم مردگان

عذاب‌های جهنم

سیاحت غرب

برزخیان

عالم مأوا

مرگ و قبض روح

جهان آخرت

آخرالزمان

و…

هریک از این اسامی، به تنهایی مو بر تن انسان سیخ می‌کند و برای یک فرد عاشق کتاب‌های وحشت و فانتزی، چه کتابی از این بهتر؟! در این مقاله، بخشی از این موضوعات داستانی را با یکدیگر بررسی می‌کنیم. داستان‌های کوتاهی که در پایین برای شما ذکر می‌کنم، نمونه‌ای مختصر اما بسیار تأمل‌برانگیز کتاب‌های روایی‌ای است که خوانده‌ام.

عذاب قبر

شیطان

 زنجیرهای شیطان

خواب معروفی نقل می‌کنند که در زمان شیخ انصاری یک کسی خواب دید که شیطان در نقطه ‌ای (قضیه مربوط به نجف است) تعداد زیادی افسار همراه خودش دارد، ولی افسارها مختلف است، بعضی از افسارها خیلی شل است، طناب بسیار ضعیفی را به‌ صورت افسار درآورده است، یکی دیگر افسار چرمی، یکی دیگر زنجیری، زنجیرهای مختلف و بعضی از زنجیرها خیلی کلفت است. در میان اینها یک افسار خیلی کلفت و زنجیرقوی بود که خیلی جالب بود. از شیطان پرسید: اینها چیست؟

شیطان گفت: اینها افسارهایی است که به گردن بنی‌آدم می‌بندم و آنها را به طرف گناه می‌کشانم.

آن افسار خیلی کلفت نظر این شخص را جلب کرد، گفت: آن برای کیست؟

ـ این برای آدم خیلی گردن کلفتی است.

ـ کی؟

ـ شیخ انصاری.

ـ چطور؟

ـ اتفاقاً دیشب زدم به کله ‌اش، یک چند قدم آوردم ولی زد آن را پاره کرد.

ـ حالا افسار ماها کجاست؟

ـ شما که افسار نمی‌خواهید، شما دنبال من هستید! این افسار مال آنهایی است که دنبال من نمی‌آیند. آن شخص صبح آمد خواب را برای شیخ انصاری نقل کرد.

مثل این که شبی بوده، شیخ خیلی اضطرار پیدا می‌کند و پولی که بابت سهم امام بوده و فردا بایستی تقسیم می‌کرده است به عنوان قرض از آن چیزی برمی‌دارد؛ می‌آید تا دمِ در، ولی پشیمان می‌شود، دوباره برمی‌گردد می‌گذارد سرجایش.

شیطان که گفته بود زنجیر را زدم به کله ‌اش و او را چند قدم آوردم ولی بعد پاره کرد و رفت، قضیه این بوده است. (شهید مرتضی مطهری،توحید، مجموعه آثار، ج ۴، ص ۳۳۲ و ۳۳۳٫ )

عذاب قبر

عذاب قبر ابن ملجم

یکی از عذاب های ابن ملجم که پس از مرگ او، از سوی خداوند نازل گردید، توسط پرنده ای صورت می گرفت، به نحوی که شیخ راوندی با استناد از حسن بن محمد، معروف به ابن رفا، در کوفه روایت کرده است: یک روز وقتی در مسجدالحرام بودم دیدم مردم در مقام حضرت ابراهیم (ع) جمع شده اند و در آن جا یک مرد نشسته بود. از مردم سؤال کردم که آن مرد کیست؟ به من گفتند: آن یک راهب است که اسلام آورده است.
راوی می گوید: به او نزدیک شدم و یک پیرمرد با عبای پشمی را دیدم که در مقام حضرت ابراهیم نشسته بود و شنیدم که می گفت: من رئیس راهبان در صومعه هستم. روزی پرنده ای شبیه عقاب دیدم که یک قسمت از بدن یک نفر را از حلقومش را بیرون انداخت، پس قسمت دیگرش را بیرون انداخت تا وقتی که آن ها تبدیل به یک انسان کامل شدند. پس من از آن شخص سؤال کردم: تو چه کسی هستی؟ هیچ جوابی به من نداد. به او گفتم: تو را قسم می دهم به آن کسی که تو را آفرید، به من بگو تو چه کسی هستی؟
او گفت: من ابن ملجم مرادی هستم، به او گفتم تو چه گناهی نموده ای که به طور پیوسته تکه های بدنت را این پرنده پس می اندازد و مجدد از هم جدا کرده و فرو می برد؟
به من گفت: من قاتل علی بن ابی طالب هستم، و به خاطر همین خداوند این پرنده را قرار داده تا هر روز با این کار مرا عذاب نماید.
راهب می گوید: در حال حرف زدن بودیم که یکباره همان پرنده آمد و آن را قطعه قطعه برداشت تا وقتی که همه ی قسمت های او را برداشت و من منتظر شدم تا وقتی که پرنده پایین آمد و آن را آورد و مجدد از بدن خود تکه های او را خارج نمود. پس از او سوال کردم: علی بن ابی طالب (ع) کیست؟ جواب داد: علی بن ابی طالب (ع) پسر عمو و وصی پیامبر اسلام، حضرت محمد مصطفی (ص) است. (مدینة المعاجز، ج1: 544، حدیث 540)

مرگ وحشت

جن

روزی علی بن ابیطالب علیه السلام بر فراز منبر کوفه در حال ایراد خُطبه بود که مار بزرگی از انتهای مسجد وارد شد. مردم خواستند با کفش هایشان مار را بکشند اما امام به آنان فرمود: کاری نداشته باشید که این مار مأموریتی دارد.
مار خودش را به امام رساند و نزدیک گوش او چیزهایی گفت و برگشت.
حضرت علی علیه السلام چند قدمی به دنبالش حرکت کرد.
مردم گفتند: ای امیرالمؤمنین، آیا به ما نمی گویید این مار به شما چه گفت؟
امام فرمود: این مار وصی و فرستاده جّن ها بود و گفت جنیان می‌گویند:« اگر آدمیان همانند ما تو را دوست داشتند و همانند ما از تو اطاعت می‌کردند، خداوند هیچ کس از آنها را با آتش عذاب نمی‌کرد.

 

 

 

این‌ها تنها مشت نمونه‌ی خرواری از روایات فانتزی-اسلامی بودند که به سمع و نظر شما رسید. حقیقتاً نوع پردازش دین اسلام مخصوصاً فقهای شیعه به موضوعات گوناگون و کتابت و روایت قصه‌های آموزنده، خود به تفاسیر بسیار زیادی نیازمند است که در این گُله مجال نمی‌گنجد. در مطلب دیگری، روایت فقهای اسلام در مورد عالم مأموا و عالم غیب را برای شما عزیزان شرح می‌دهم تا دریابید که ادبیات گمانه‌زن در فقه شیعه در چه جایگاهی است و ما از آن بی‌خبریم.

ما را از نظرات خوب خودتان بی‌نصیب نگذارید. مشتاقیم نظرات همه‌ی شما را راجع‌به این مطلب بدانیم.

 

کانال تلگرام نشریه ی شهر

13 دیدگاه

  1. ادبیات فانتزی یعنی داستانهای تخیلی و به طور کل خیالپردازی!(طبق تعاریف ویکی پدیا و سایتهای دیگر)
    احساس میکنم سربسته میگین دین فانتزی هست!
    عنوانهایی مثل سیاحت غرب که ذکر کردی برگرفته از ایه های قران و احادیث هستند (به پاورقی های کتاب و منابع مراجعه کنید)در نتیجه لااقل به چشم مسلمونای گرامی عین واقعیت هست.

  2. ممنون. تا حالا این نگاه به دین رو ندیده بودم مقاله خیلی خوبی بود.

  3. جالب بود ولی نکته ای که به نظرم اینجا باید گفته بشه اینه ک داستان های فانتزی که نویسنده ها مینویسن و داریم میبینیم عموما واثعیت ندارن و از خیال فرد سرچشمه میگیرن اما این سبک داستان های قرانی فقط از عالم و حوادثی میگن ک درکش برای ما سخته و کم پیش میاد یک فرد عادی اون هارو تجربه کنه واینطور نیست که اون هم برخاسته از خیال باشه و نه واقعیت

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا